گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

Posts by علیرضا میرعلی نقی

درباره بهمن بوستان (۲)

پایان نامه‌ای در اوایل دهه ۵۰ در گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ارائه شد که درباره موسیقی ضرب‌های زورخانه بود. مرحوم ابوالقاسم داروغه کاظم (شناخته شده با نام کامران داروغه؛ نوازنده ارزنده ویولن و کمانچه) نویسنده آن بود که حدود ۱۰ سال پیش فوت کرد. آن پایان‌نامه به اضافه نت نویسی‌ها با همکاری استاد محمد اسماعیلی به گروه موسیقی برای اخذ مدرک لیسانس ارائه داده شد که متأسفانه به انتشار نرسید ولی نسخه آن موجود است.

درباره بهمن بوستان (۱)

بهمن بوستان، ادیب و پژوهشگر با سابقه عرصه موسیقی در روز ۲۷ آبان ۱۳۹۳ در سن ۷۹ سالگی در تهران بر اثر ایست قلبی درگذشت وی فرزند مجدالعلی (مهرداد) بوستان حقوقدان و محقق ادبیات فارسی و عرب و نوه محمد حسن وحید دستگردی ادیب و شاعر دوران مشروطه بود. علیرضا میرعلی نقی محقق عرصه موسیقی […]

نگاهی به آلبوم «گریه‌ی ابر»

این صدا از «بم» آمده است. صدایی در اصطلاح اهل‌فن «سوخته و کویری». تولید و انتشار این آلبوم‌ها در شهرستان‌ها و مراکز استان‌ها و گرفتاری‌های شبکه پخش آثار صوتی و معرفی آنها، این مجال را نمی‌دهد که ثمره تلاش‌های افراد علاقه‌مند و مستعد، در محیط شلوغ و پرازدحام تولید موسیقی در پایتخت شنیده شوند. حتی اگر نام آهنگساز پرکار و در حد خود نامداری مثل حسین پرنیا پشت آن قرار داشته باشد. صدای کاوه یوسف‌زاده از بم برآمده است. از دیار استادش ایرج بسطامی و آخرین آهنگسازی که با بسطامی کارکرد اولین آهنگسازی است که با او این آلبوم را تدارک کرده‌اند.

مرجعیت‌های بی‌صلاحیت (۲)

مجموعه ردیف و موسیقی کلاسیک ایرانی، بدون در نظر گرفتن این شاخصه‌های فرهنگی، که بخش مهمی از آن به رعایت قوانین (نوشته‌شده و حتی نوشته‌نشده) قانونی و اخلاقی برمی‌گردد، تبدیل می‌شود به مشتی ماده خام صوتی(ماتریال سونور) که هر آماتور بی‌صلاحیت و هر جوانان جویای نامی، می‌تواند از دیوار بارها کوتاه شده آن بالا برود و فضای ذهن متوهم خود و «فالوئرهای» دنیای مجازی‌اش، برای خودشان و جایگاه در نظر بگیرد و حتی مدعی انجام کاری نو و محیرالعقول هم بشود؛ بی‌اخلاقی‌اش، سوای بی‌هنری‌اش، به موسیقی و موسیقیدان و فرهنگ و اخلاق، آسیب‌های جدی و جبران‌ناپذیر وارد کند.

مرجعیت‌های بی‌صلاحیت (۱)

این سخن چه واقعاً از داستایوفسکی باشد و چه نباشد، فرقی نمی‌کند؛ درهرحال سخنی است که حقیقت روشن و صریحی را بازنمایی می‌کند: « آنجا که خدا نباشد، همه‌چیز مجاز است». یک ذهنیت مذهبی از این سخن، برداشتی ساده و بی‌تردید دارد. اما ذهنیتی که الزاماً مذهبی نیست و البته الزاماً ضدمذهبی هم نیست، مفاهیم و مصادیق آن را گسترش می‌دهد و به همان نتیجه‌ای می‌رسد که داستایوفسکی رسیده است، و بسیاری افرادی دیگر هم بدون این‌که حرفی از آن شنیده باشند، در اثر تجربه‌های زندگی به همین نتیجه رسیده‌اند.

گفتگوی با افلیا پرتو (۴)

این ذهنیت را اول ایشان ایجاد کردند. به ما می‌گفتند که ما، بانوی هنرمند پرورش می‌دهیم، نه چیزی که جامعه تا به‌حال شناخته و آن را خواسته است. هنرمند باید تجسم هنر و اخلاق باشد. یادم هست وقتی که ما دخترهای هنرستان کنسرت داشتیم، خانم خالقی با دقت ما را وارسی می‌کرد که مبادا مختصری خود آرایی کرده باشیم. جدیت و وقار مهم بود. این جدیت جزو ذات‌ ما شد. هرچیز در سن مناسب خود و به‌جای خود. به هر حال ما این‌طوری بار آمدیم و زندگی کردیم.

تحریرِ فلک‌فرسای انسانیت (۳)

اگرچه صدای تاج، شیفتگان و مقلدان بسیار داشت و زمانی بین اهل موسیقی، این گفته رواج داشت که «از اول تا آخر پل خواجو روی زاینده‌رود (که زمانی زنده و خروشان بود) در صدای هر فرد پیر یا جوان از اهالی اصفهان، رد پای تأثیر و تقلید از صدای تاج را می‌شود پیدا کرد».

تحریرِ فلک‌فرسای انسانیت (۲)

«جلال» جوان، در مقطعی از حیات هنر و هنرمندان در اصفهان زندگی می‌کرد و آموزش می‌دید که آن مقطع، از لحاظ وجود تعداد پرشمار هنرمندانِ باارزش در رشته‌های مختلف، پربار و سرشار بود. آوازه‌ی شهرت او از اصفهان هم گذشت و به سراسر ایران رسید. از جنوب کشور، حاکم مقتدر آن منطقه -شیخ خزعل- دوستدار و طالب آواز بود؛ تا شمال کشور، خوانین گیلان که خواستاران پرشور وی بودند و در همین سال‌ها اولین شناسنامه‌ی شماره‌ی یک از رشت برای «جلال تاج اصفهانی» صادر شد. دومین دوره ضبط صفحه‌های گرامافون نیز فرا رسید و از هنر تاج، صفحه‌های متعددی پر کردند که از بین آنها، «همایون» (شامل گوشه‌های درآمد، چکاوک و بیداد) شهرتی ایران‌گیر و پُردوام پیدا کرد.

به بهانه زادروز افلیا پرتو

اگر بپرسند که کدام نوازنده پیانو در تاریخ موسیقی ایران، بیشترین نقش و سهم را در آموزش و اجرای این ساز- یا به‌عبارت‌دیگر موسیقی ایرانی برای پیانو- داشته است، جواب، منحصر به یک نفر خواهد بود؛ سرکار خانم افیلیا پرتو. سابقه حضور ایشان در موسیقی از مرز هفت دهه گذشت و پیشینه حضورشان درزمینه آموزش شش دهه را پشت سر گذاشت. اگرچه باملاحظه هیات ظاهری ایشان، قبول این واقعیت قدری دشوار است!

تحریرِ فلک‌فرسای انسانیت (۱)

دیشب در تهران باران بارید و هوا را تمیز کرد. نمی‌دانم آیا در اصفهان هم باران باریده است یا نه. ۱۰ روز پیش که از اصفهان برگشتم، زمین و آدمیان دلمرده از خشکی زاینده‌رود و هوای آلوده، انتظار باران را می‌کشیدند. خدا کند مراسم سی‌وچهارمین سال کوچ استاد «تاج اصفهانی» در آرامگاه «تخت پولاد» در هوایی پاک و نمناک برگزار شود.

بیشتر بحث شده است