Posts by علیرضا میرعلی نقی
صدایی که خاطره ها را نو میکند (۳)
نوار پرفروش «یاد استاد» که در سال ۱۳۷۶ منتشر شد، به خاطر شرایط خاص آن زمان و سر و صدای مطبوعاتی فراوانی که پیش آورد، سرآغازی شد برای اینکه مشتاقان بازسازی ملودیهای دلنشین قدیمی، به هوس بیفتند که از پشتوانه نیرومند آن ملودیها ؛ و توانایی کممانند افتخاری در خواندن هر نوع شیوه در آواز ایرانی استفاده ببرند و در این زمینه، برای اهدافی بیشتر تجاری و کمتر هنری، سرمایهگذاری کنند. تجربههایی که به راحتی میتوان بیشترشان را به فراموشی سپرد.
صدایی که خاطره ها را نو میکند (۲)
نقطه مقابل او، شادروان غلامحسین بنان است که در دوره خود، خواننده مخصوص محافل آریستوکرات قدیمی و جزء هنرمندان نهچندان محبوب برنامههای موسیقی رادیو بود. اما اعتبار و شهرت ماندگار او، درست بعد از انقلاب، بعد از دوازده سال کنارهگیری مطلق از فعالیت موسیقی (۱۳۴۵-۱۳۶۴) و در هفت، هشت سال آخر زندگیاش، دست داد. شهرت و اعتباری که حالا هم از سکه نیفتاده و استاد بنان شاید تصور آن را هم نمیکرد. درحالیکه نشریات سالهای ۱۳۳۰-۱۳۴۰ واقعیات دیگری را گواهی میدهند.
صدایی که خاطره ها را نو میکند (۱)
بازسازی آثار قدیمی، بر خلاف با آنچه که بعضی از دوستداران موسیقی میپندارند، برآمده از شرایط حاکم بر موسیقی در سالهای اخیر نیست. پیش از انقلاب نیز چندین ترانه قدیمی و مشهور، با ارکسترها و صدای خوانندگان مطرح آن روز، اجرای مجدد شدند. از جمله، آهنگ ـ ترانه «خزان عشق» در آواز همایون، ساخته و خواندۀ سید جواد بدیعزاده با کلام رهی معیری، که اولین ضبط آن در سال ۱۳۱۵ و اجرای دوباره آن، چهل سال بعد با صدای هوشمند عقیلی به گوش رسید. اجرایی که جز صدای گرم و مردانه عقیلی، امتیازی نسبت به نسخه اصلی نداشت و تأثیرگذاری آن به نحو آشکاری کمتر از آن صفحه گرامافون چهل سال پیش بود.
جستجو، بین صدا و معنای تاریخی آن؛ پیرامون اجرای ارکستر سازهای ایرانی جوانان
بین صدا، به عنوان امری مجرد، و تاریخ به عنوان امری عینی، چه رابطهای (و یا درست تر: چه رابطههایی) میتواند وجود داشته باشد؟ صدای ویژه یک دوره تاریخی چه مختصاتی دارد؟ معنای تاریخی ِیک صدای ویژه شامل چه چیزهایی است؟
اعجاز شهناز (۹)
خانواده من همه تارزن بودند، پدرم، دایی ام و برادر مرحومم که نبوغ عجیب داشت، مرحوم اکبرخان نوروزی هم همین طور. اما هنوز صدایی دلچسب تر از تار مرحوم عبدالحسین خان شهنازی نشنیدهام. او یک چیز دیگری بود. برادر عبدالحسین خان شهنازی، مرحوم علی اکبر خان، به نظر من بیشتر، یک استاد بود، یک معلم و به قول قدیمیها «مشاق» نه نوازنده خلاق. (۱۳۶۵)
بنان؛ خواننده ای بدون تاریخ انقضا
استاد غلامحسین بنان را سه دوره تولد و اوج گیری است: اول، دهه ۱۳۲۰ با انتشار صفحات سنگی و کنسرتهایش در انجمن موسیقی ملی، دوم، دهه طلایی ۱۳۳۴-۱۳۴۴ در برنامه رادیویی گلها، سوم، از اواخر دهه ۱۳۵۰ با انتشار آثارش در قالب نوارکاست که برادران طبیبیان در شرکت کاسپین به زیبایی هرچه تمام تر، از عهده برآمدند.
اعجاز شهناز (۸)
من در این مقاله که با ارادت و اخلاص به استاد جلیل شهناز نوشتم نخواستم که نمونه طنزی از ایشان بیاورم. همانطور خواندید انتقال کامل این فرهنگ کلامی بر روی کاغذ ناممکن است و در هر صورت بخش اعظم آن ناگفته خواهد ماند. از طرف دیگر جز نمونههایی که خود از نزدیک دیدهام مایلم در انتساب مابقی موارد به استاد شهناز جانب احتیاط را نگه دارم چراکه ممکن است بعضی از این داستانها ساختگی باشند و واقعاً ربطی به استاد شهناز نداشته باشند یا به ایشان نسبت داده شده باشد بعضی دیگر نیز ممکن است به طور جدی مورد دخل و تصرف قرار داده شده باشد و نقل آنها مجاز نتواند بود.
پیرامون مدرسه موسیقی
در دوره ی وزارت مخبرالدوله (عصر مظفری)، مدرسه موزیک، تحت نظر وزارت معارف تأسیس شد. این مدرسه را مسیو لومر فرانسوی (از اعضای رسته موزیک گارد فرانسه) در دارالفنون اداره میکرد.
اعجاز شهناز (۷)
در این جا بر آنم که بعضی شیوه ها و شگردهای مخصوص استاد شهناز را در ایجاد طنز بینظیر کلامی بنویسم. البته تا جایی که به یادم مانده و حافظه یاری میکند بیشترین انواع آنها که گونه های مختلفی از طنز کلامی تا طنز موقعیت را ایجاد کرده اند. از این قرارند:
اعجاز شهناز (۶)
گفتنی این که چنین گفتوگوهایی، اکثراً از سوی طرفین اصفهانی تبار خیلی طبیعی تلقی میشود و کمتر اتفاق میافتد که به کدورتی جدی منجر شود. گفتنیتر این که بسیاری از پیامها و معانی مندرج در این تبادلهای طنز آمیز بیش از این که به کمک کلام باشد به کمک موسیقی کلمات و تصرفات متعمدانه در آکسانها و زیر و بم و یا محل استقرار کلمه در جمله ی مورد نظر است و گاه طوری بومی است که معمولاً برای غیر اصفهانی ها قابل فهم نیست و در مقابل آن گیج و معطل میمانند.

