گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

Posts by سجاد پورقناد

میرعلی‌نقی: علاقه من به سیستم های صوتی قدیمی نوستالژیک نیست

اصلاً رویکردِ بنده حالتِ نوستالژیک ندارد؛ انتخاب کیفی است. بسیاری از افراد هم با این تکنولوژی دوربین هایِ دیجیتالِ فعلی کار کرده‌اند و هم با تکنیکِ سلولوئید قدیم، البته قدیم که چه عرض کنم؛ تقریبا ده سال پیش! خیلی هم گران تمام می‌شد… نگاتیو، خیلی قیمتش بالا بود ولی آنها تا تهِ دیجیتال که پیش می‌روند باز آنالوگ را انتخاب می‌کنند و برمی‌گردند به آن ابزاری که قبلا بوده، زیرا یک کیفیتِ متفاوتی را در این اَبزار می‌بینند.

میرعلی‌نقی: مرز ربات و انسان باید مشخص باشد

ملاحظه بفرمایید می‌‌گویند تا ۲۰ سال دیگر در حوضِ پارک‌ها و جوی‌ها آب دیگر جاری نیست. یک مایعِ سیلیکونیِ خاص است که شما نگاه کنی یا در آن دست بگذارید عینِ آب است، منتها آب نیست؛ یک طوری کش هم می‌‌‌آید و لزج است. به هر حال، یک جایگزین است که ممکن است بشود و ممکن است نشود؛ این مایع ممکن است کاربردهایِ آب هم داشته باشد.

میرعلی‌نقی: آدمیست که جهان را معنی می‌کند

در امروز، مشکل من با کلِ پدیده هنر، این است که انسان دارد از آن حذف می‌‌‌شود. به‌نظر من جایی که انسان نباشد، هیچ چیز نیست. اگر انسان نباشد، نمی گویم این دنیا و این آسمان‌ها و کهکشان نیستندُ نه اینها هستند. انسان ذره­ای بسیار ناچیز و خُردی بیشتر نیست؛ ولی باز هم از دید ما‌ها که انسان هستیم – فکر می‌‌­کنیم البته انسان هستیم! معنای این جهان، از مجرایِ دیگری جز انسان، نیست. آدمیست که جهان را معنا می‌‌ کند و به آن شکل تازه می‌دهد.

اعجازی در موسیقی ایران؛ درباره هشت سال پایداری کر‌ فلوت تهران

یک کاغذ روبروی خود بگذارید و نام بزرگترین نوازندگان زنده ایران را در سازی مشخص مثل ویولن، ویلنسل، سنتور، تار و… یادداشت کنید. حالا فرض بگیرید که این گروه از نوازندگان بخواهند یک ارکستر با هم تشکیل بدهند و همگی در کنار هم به اجرا بپردازند. با اطلاعاتی که از جامعه موسیقی ایران دارید شاید بدانید که این اتفاق شبیه به خیال‌بافی‌ِ کودکانه‌ای به نظر می‌رسد، چراکه حتی اگر هنرمندان اختلاف شخصی با هم نداشته باشند، از نظر سطح هنری اختلافاتی دارند که ترجیح می‌دهند به صورت انفرادی یا حداقل با گروهی کوچک‌تر از همکاران خود هم‌نوازی داشته باشند. حالا یک گزینه دیگر به این فهرست اضافه کنید: این نوازندگان نه تنها دستمزدی بابت این همکاری نخواهند داشت، بلکه باید به عنوان اسپانسر هم در این گروه حاضر شوند، تمرین‌های این گروه نیز برای هر اجرا کم تعداد نخواهد بود و بیش از یک غیبت موجه منجر به اخراجِ نوازندگان خواهد شد!

میرعلی‌نقی: خطاهای طبیعی جزو کاراکتر انسانی است

ایشان، در سال ۱۳۹۰ فوت کردند. تنها جایی که خبرِ فوت ایشان را منتشر کرد؛ مجلهِ «جهان کتاب» بود. مجلهِ جهان کتاب، یک بخشِ ویژه‌ای، به نام متوّفیان (به اصطلاح افرادی که درگذشتند) دارد؛ که این بخش، بسیار از اهمیّتِ ویژه ای برخوردار است و اینکه نام افرادی که در این بخش ثبت شده اند در رسانه¬ها نیستند. حتی در رسانه¬هایِ عمومی نیز، منتشر نمی شوند و در مجللات نیز، به دلیل اینکه گرایشاتِ مردم، به آن کم شده است و به دنبال این اتفاق، عنوان¬ها و تیتراژها نیز، به حداقل رسیده؛ بنابراین یافت نمی‌شود و همچنین در فضایِ مجازی نیز، دیده نمی شود.

رهبر دائم یا میهمان؟

در سال ۱۳۸۵ یک بحث و جدل مطبوعاتی درباره رهبری ارکستر سمفونیک تهران در گرفت؛ آنروزها ارکستر سمفونیک تهران، فضایی پر التهاب و پرتنشی را تجربه می‎کرد و رهبران ارکستر یکی پس از دیگری هدایت این ارکستر را به عهده گرفته و عموماً نتیجه مطلوبی از این همکاری‌ها به جای نمی‌ماند. در سال ۱۳۸۴ علی رهبری مدت کوتاهی رهبری ارکستر سمفونیک تهران را به عهده گرفته بود و با روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد به فعالیت این رهبر سرشناس پایان داده شد. نوازندگان ارکستر گروهی همدل با علی رهبری بودند ولی از طرف گروهی که مخالف حضور او بودند، پیشنهادهایی برای رهبری افراد کم‌تجربه تر و جوان‌تر داده می‌شد.

تنها صداست که نمی ماند!

ارکستر سمفونیک تهران در کنسرت اخیر خود، یکی از برنامه های تاریخی خود را به روی صحنه برد؛ اجرایی از کنسرتینو ویولن پرویز محمود. این قطعه تنها اثری است که از پرویز محمود آهنگساز، رهبر ارکستر و بنیانگذار ارکستر سمفونیک تهران به جای مانده است؛ یک کنسرتینو با حال و هوای موسیقی کلاسیک عصر خود، با فاصله قابل توجهی از فضای موسیقی ایران. شوربختانه به دلیل نبود سازمان های ثبت و ضبط آثار آهنگسازان ایرانی، امروز تنها همین اثر از پرویز محمود به یادگار مانده و تلاش هایی هم که برای دریافت دیگر آثار او از خانواده اش شکل گرفته، همچنان بدون نتیجه مانده است و چندان امیدی هم به تغییر رویه خانواده محمود وجود ندارد.

چند گام در «مسیر باخ» (۲)

جهان موسیقی برای باخ احترام بی نظیری قائل است. باخ به نوعی پدر معنوی موسیقی کلاسیک محسوب می شود؛ مقام بزرگ باخ نه تنها به دلیل دستاورد های بزرگ او در زمینه هارمونی و کنترپوان و علوم آهنگسازی، بلکه به دلیل حمیت و پایداری او بر اصول هنری موسیقی کلاسیک است. در تاریخ موسیقی کلاسیک ثبت شده است که باخ به خاطر شنیدن نوازندگی ارگ نواز بزرگ آلمانی یوهان ادام راین کین، حدود پنجاه کیلومتر را با پای پیاده طی می کرده و این مسیریست که هر هنرآموز آرمانگرای موسیقی کلاسیک باید بپیماید.

نقدی بر نقد محمدرضا لطفی؛ آفتاب آمد دلیلِ آفتاب… (۳)

۹- در اینجا ظاهراً جناب جمالی دچار یک برداشت اشتباه شده اند و آن اشتباه گرفتن اصطلاح موسیقی کلاسیک به معنای موسیقی شناسانه آن (که یکی از دسته های سه گانه موسیقی محض محسوب می شود و الزاما نشاندهنده موسیقی کلاسیک غربی نیست) با موسیقی کلاسیک غربی است. پیشتر در این مقاله: «بد فهمی از گفتار وزیری» به این موضوع پرداخته ام، گمان می کنم توضیحی که در بخش آخر این مقاله آمده پاسخی باشد بر مسائل مطرح شده در این بخش.

نقدی بر نقد محمدرضا لطفی؛ آفتاب آمد دلیلِ آفتاب… (۲)

۵- ابتدا باید بگویم، این ادعا که نام لطفی «پای‌ثابتِ بیش از نیمی از موفق‌ترین و بهترین و فنی‌ترین سازوآوازهای سی‌چهل سال اخیر است» تا حد زیادی اغراق آمیز به نظرم می‌رسد. مگر اینکه منتقد گرامی محدوده‌ای بسیار ناچیز از تولیدات چهل سال اخیر را آثار برجسته قلمداد کند ولی در این زمینه که لطفی یکی از بهترین مجریان موسیقی ایرانی بوده است، اینجانب با ایشان هم‌عقیده هستم. سوالی که در این بخش از من شده یعنی: «آیا حد اعلای آمال و آرزوهای یک هنرجوی آکادمیک موسیقی، چیزی جز خلق آثاری ماندگار است؟» سوالیست که باید از زنده یاد محمدرضا لطفی پرسیده می‌شده که با آن سابقه درخشان در موسیقی دستگاهی ایران هنوز میل داشته خود را فارغ التحصیل هنرستان دهلوی و نوازنده ویولن کلاسیک معرفی کند.

بیشتر بحث شده است