میتوانیم بگوییم اینکه قدیمیها مثل یکدیگر نمیخواندند بهدلیل همین بوده است که ضبط نمیشده است؟
دقیقاً همین است.
سیالیت ردیف را در چه چیزی میبینید؟ در تحریرها، در مدالیته، در جملهبندی؟
بلى، در تحریرها و حتی گاهی اوقات ممکن است فردی به سلیقه خودش فراز و فرود در گوشه هایی وارد کند که این در ذهن شنونده هم تثبیت شود و این باعث تفاوت آن و سبب سیالیت ردیف میشود. اینکه کسی میگوید ردیف موبهمو همین است. من قبول ندارم. البته برخی از منتقدین و موسیقیدانان به ردیف میرزا که من کار میکنم ایراد میگیرند و معتقدند که اصل نیست.
آیا انتقال سینه به سینه بهدلیل این نبوده که نت قادر به ثبت ظرایف آواز نبوده است؟
دقیقاً و من هم میپذیرم که نتنویسی امکان ثبت ظرایف را ندارد ولی اگر به نت نوشته نشود ثبت اصل موضوع صورت نمیگیرد. مگر هر فرد به چه میزان قادر است در ذهن خود بسپارد. بطورنمونه من صددرصد ردیف را بدانم ولی شاگرد من ممکن است نود درصد ردیف را به خاطر بسپارد و شاگرد شاگرد من هشتاد درصد و به همین صورت میزان سپردن کم و کمتر شود، تا نفر آخر که هیچی از آن نمیماند، بهقول معروف: «نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان».
صحبتهایی وجود دارد که تحریر در آواز ایرانی بیان کننده حالات انسان مدرن امروزی نیستند به عنوان مثال زینتها پاسخگوی عصر حاضر نیست و به همین دلیل می بینیم که آوازها به کم تحریری و موسیقی آوازی بیشتر به سمت تصنیفخوانی سوق پیدا میکند. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر من تحریر برای آواز لازم است ولی شدیداً معتقدم که آواز قرار نیست جوابگوی زمان خودش باشد. هیچ هنری نباید پاسخگوی زمان خودش باشد. این انتظار اصولاً از هنر نابجاست که باید پاسخگوی نیازهای زمانهاش باشد، چرا؟ چون شما در خلاء رشد نمیکنید شما در مکان و ظرف زمان رشد پیدا میکنید، مگر میتوان از این شرایطی که در آن رشد میکنید تأثیر نگیرید و تاثیر محیط در کار شما منعکس نشود، به نظر من اینکه کار شما باید جوابگوی زمان خودتان باشد بیهوده است. ما بخشی از جریان زمان حاضر هستیم مگر اینکه شما به مباحث سیاسی متعهد باشید که من از ابتدا سعی کردم از این رویکرد دوری کنم. هنری که در خدمت ایدئولوژی قرار بگیرد محکوم به فناست هنر در خدمت هنر است.
تحریرهای ریتمیکی که امروز باب شده آیا سبب تحرک و پویایی آواز میشود و اصولاً آن را درست میدانید؟
به بستگی به اجرا دارد. مثلا تحریر ریتمیک در تحریر گوشه نغمه داریم. آقای شجریان از این تحریر در آوازهایشان استفاده کردهاند و بسیار زیباست، به هرحال سبب تنوع میشود.
شما در شماره دهم فصلنامه ماهور، تلفیق شعر نـو با آواز دستگاهی را کار بیهوده و بیخاصیت برشمردهاید و آن را خاص جامعه روشنفکری دانستهاید. در این مورد توضیح دهید؟
دقیقاً بهخاطر مسائل سیاسی که در شعر نو وجود دارد عرض کردهام و در واقع با یک تیر دو نشان زدهام.
شما در آلبوم چشمه مهر از شعر نو استفاده کرده اید که با صحبت شما متناقض است؟
آن شعر نو دارای وزن است که خواندهام من در همان مقاله آوردهام که مشروط بر اینکه روی آن اشعار ملودیسازی شود. بهطور نمونه شعر داروک.
۱ نظر