یاحقی بر این باور است که رودکی و فردوسی هردو زاییدهٔ روزگار خردورزیاند. خردورزیای که در روزگار شاهان سامانی پدید آمد و با پشتیبانی از زبان پارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشهٔ آریایی ساخت که رودکی و شهید بلخی و ابوشکور پروردهٔ آنند و زمینه برای اوج این خردورزی و دانشمداری در شاهنامهٔ فردوسی آماده شد. او میگوید گفتار فردوسی دربارهٔ فرهنگ و خرد و مرگ و دوستی اهل بیت پیامبر اسلام، یادآور سرودههای رودکی است، هرچند که برداشت نزدیک این دو شاعر شاید بهخاطر جهانشناسیای باشد که در روزگار دو شاعر جریان داشته، اما این همانندی، نزدیکی این دو به یکدیگر را بیشتر کردهاست.
بیگمان هدف فردوسی از یادکرد سرودهٔ دقیقی در شاهنامه، کاستن از رنج سرایش نبوده، او برای نگاهداری کار دقیقی دست به این کار زد.
فردوسی در ماجرای خوابدیدن دقیقی میگوید که او از فردوسی خواسته تا بَخیلی نکند و سرودهاش را در شاهنامه بیاورد. فردوسی چنین میکند و در پایان سخن هم، سرودهٔ دقیقی را در بوتهٔ سنجش میگذارد. او دقیقی را شاعری بزرگ در مدح میداند که در داستانسرایی استاد نیست. درحالیکه برای نامهٔ خُسرُوان باید دارای طبعی چون آب روان بود؛ و میگوید چون دقیقی نخست به این کار دست زد، راهبر او در این کار بوده و ازهمینرو بر او آفرین میگوید.
با نگرش به سرودههای بهجامانده از دقیقی او شاعری توانمند و آگاه دانسته میشود که از ذوقی خوش و طبعی لطیف بهرهمند بودهاست و سرایندگان از او به استادی و بزرگی یاد کردهاند. تردیدی نیست که دقیقی در سرایش شاهنامه و نظم حماسههای ملی ایران پیشگام است و فردوسی از دید زمانی، پس از اوست.
اما میان سرودههای او و فردوسی تفاوتهایی است که شعر فردوسی را برتر و بهتر مینمایاند. برای سنجش میزان اثرگذاری دقیقی بر فردوسی بهتر است این تفاوتها بررسی شود. یکی از این تفاوتها، کُندشدن شتاب رویدادها و درنگ در پیشبرد آنهاست. این درنگ در شعر دقیقی از دو روست: نخست درنگی که از تکرار بیهودهٔ مطالب است و دیگری درنگی که بر اثر بیان برخی جزئیات است؛ و این درنگ شعر او را خشک نمودهاست. درحالیکه فردوسی در شاهنامه از اینگونه تکرار بیهوده پرهیز کردهاست. در نگاهی کلی، اگر شاهنامه سرودهٔ دقیقی بود، حماسهای پیشِ رو بود از دید حجم بسیار سنگینتر — کتابی در حدود هفتاد تا صدهزار بیت — اما از نگاه ادبی و حماسی کمارزشتر.
با همهٔ کاستیهایی که در شعر دقیقی دیده میشود، نمیتوان او را با حماسه بیگانه دانست. تا جاییکه برخی توصیفها در شعر او بسیار به سبک فردوسی نزدیک هستند و حتی میتوان برخی را در شعر فردوسی با اندکی تفاوت جستجو کرد. اما این داوری که تا چه اندازه، دقیقی خودْ پدیدآورندهٔ این توصیفهاست و نزدیکی زبان او و فردوسی را باید دلیلی بر نفوذ او بر فردوسی دانست یا اینکه خودِ دقیقی هم وامدار آثار حماسی پیش از خود است، بهخاطر در دسترس نبودن آثار حماسیِ پیشین بسیار دشوار است.
۱ نظر