هوشنگ ظریف نوازنده و مدرس بلند آوازه تار دیروز ۱۷ اسفند به علت ایست قلبی درگذشت. هوشنگ ظریف چند سالی بود که از بیماری آلزایمر رنج میبرد و چندی پیش در مراسم اختتامیه سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر از او تقدیر شد.
هنرمندان مختلفی به مناسبت درگذشت او نوشته هایی را منتشر کرده اند که تعدادی از آنها را در ادامه می خوانیم:
محمد اسماعیلی
مقام امن و می بی غش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق
جهان و کار جهان جمله هیچ و هیچ است
هزاربار من این نکته کرده ام تحقیق
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
فرهاد فخرالدینی
بسیار متأثر شدم. انسانی شریف، کاردان، زحمتکش را که سالهای سال در عرصه آموزش موسیقی ایرانی تلاشهای فراوان کرد از دست دادیم. ما سالها در هنرستان موسیقی و رادیو همکار بودیم، و در این سالهای اخیر در شورای عالی خانه موسیقی نیز در کنار هم بودیم. اجرای تک نوازی ایشان در آلبوم «یاد یار مهربان» با صدای کاوه دیلمی بسیار ماندگار است.
در گذشت این هنرمند والا در این شرایط، بسیار جانگداز است و من این ضایعه را به همسر هنرمندشان و جامعه هنری ایران تسلیت میگویم.
حسن ناهید
اگرچه اندوه بزرگی بر قلب ما سنگینی میکند، او تنها به آغوش خداوند بازگشت که بالاترین آرامش روح آدمیست.
با کمال تاسف و تالم ضایعه درگذشت دوست و همکار عزیزم استاد هوشنگ ظریف را به خانواده محترم ایشان و جامعه هنرى و ملت ایران تسلیت عرض میکنم.
هوشنگ کامکار
در این شرایط، غم جانکاه و ضایعه عمیق دیگری که داغ آن تا ابد میماند بر دردها و زخم های دیگرمان افزوده شد. مرگ بزرگترین، محبوب ترین، انسان ترین و استادترین هنرمند موسیقی ایران که شاگردان ارزشمندی را تربیت کرده بود دنیای موسیقی ما را در بهت و اندوه فرو برد.
هوشنگ ظریف همیشه جاودان خواهد بود و دستاوردهایش فراموش نشدنی است.
او انسانی بزرگ و با محبت بود. درگذشت این هنرمند والا را به جامعه فرهنگی ایران تسلیت عرض می کنم.
حسین علیزاده
زندگی را به عاشقانش سپرد
و رقص انگشتانش در حرکتند
تا از نغمههایش زندگی جاری بماند
عطر عشق، عطر زندگی را
در وجودمان دمید
تا عاشق بمانیم و از یادش شاد شویم
ظریف افسانه بود…
نجمه تجدد
سالهای بسیار دوری که دقیقاً تاریخش رو نمی دانم شاید سال ۴۶ و یا ۴٧ بود که براى اولین بار گروه فرهنگ و هنر رو در تلویزیون می دیدم گروه آقاى پایور بود دوربین از روى نوازنده هاى هنرمند مى گذشت وقتى به ایشان رسید مردى متین و آراسته و زیبا و چنان ساز تار در آغوششان جذاب مى نمود که زیبائیشان را دو صد چندان کرده بود و بى اختیار جذب ایشان شده بودم و همیشه برنامه هاى این گروه را تماشا مى کردم و از همه جالبتر لبخند مهربانشان بود که با بیننده ارتباط بر قرار می کرد و از ایشان آموختم که چقدر ارتباط نوازنده با تماشاچى از این راه نزدیک است و همان عشق را در نهاد انسان بجا مى گذارد و من چه اندازه دوستشان دارم و بسیار معتقدم درون هر انسانى در چهره اش نمایان است و چقدر غمگینم که با رفتن ایشان آسمان موسیقى ایران تار است چون عزیزى را از دست داد که سالیان خواهد گذشت جانشینى بیابد. تسلیت به خانواده محترمشان و خانواده موسیقى ایران…
داریوش پیرنیاکان
درگذشت استاد هوشنگ ظریف مایه اندوه و تاسف فراوان گردید. استاد ظریف معلم بی بدیل تار که نزدیک به سه نسل از تارنوازان بنام در محضر درس ایشان پرورش یافته و بالنده شدند، انسانی بود متین و آرام و آداب دان و شریف که بیش از نیم قرن از عمر خود را صرف تعلیم و اجرای موسیقی اصیل ایرانی کرد.
یادش گرامی و روحش شاد.
شهرام میرجلالی
یکى دیگر از قافله سالاران هنر رفت و چه غریبانه و در چه شرایطى از زمان، اول استاد اخلاق و صبر و گذشت روحش پر فتوح راهش پر پیرو
تسلیت به خانواده این استاد و هنردوستان
مهرداد دلنوازی
راجع به استاد ظریف بسیار سخت می شود صحبت کرد، چراکه ایشان بسیار کامل و جاذب بودند. ایشان عشقی را بین خود و شاگردانشان ایجاد می کردند که باعث پیشرفت همه آنها می شد.
خاطرات زیادی از استاد ظریف دارم ولی یکی از خاطراتی که برای من بسیار عزیز است و همیشه به یاد می آورم ماجرای کلاس تار ایشان است که طبعا زمان محدودی داشت ولی وقتی کلاس من تمام می شد با اینکه استاد می گفتند زود برو تا به منزل برسی، از کلاس خارج می شدم ولی پشت در می ماندم و از پشت در تمرین شخصی ایشان را گوش و گاهی از سوراخ کلید تماشا می کردم. گاهی ساعت ها از پشت در به صدای زیبای ساز استاد گوش می کردم.
تسیلت می گویم به تمام هنرمندان و تمام دوستداران و خانواده استاد هوشنگ ظریف.
حمیدرضا نوربخش
باز هجر یار دامانم گرفت
باز دست غم گریبانم گرفت… چه غریبانه و آرام رفت، چنانکه زندگیش نیز آرام و بی هیاهو بود.
همواره در شرایط سخت و گاه پر تلاطم روزگار ساحل صبر و آرامش بود، دریغ و درد که در این روزهای سخت و نفسگیر با بغض های فرو خورده بدرقه اش می کنیم…
نامت و یادت تا ابد جاوید؛
استاد نجیب و با وقار
هومن خلعتبری
به یاد استاد «هوشنگ ظریف» نوازنده بنام تار که ساعاتی قبل – دقیقا در سالگرد فوت استاد احمد عبادی – او نیز کوچ کرد و رفت…
به یاد سالهای تحصیل در دانشکده موسیقی دانشگاه هنر که از او، وقار، اخلاق و رفتار او بسیار آموختم.
آخرین روز دانشکده موسیقی که می بایستی در مقابل ژوری اساتید، امتحان عملی نواختن سه تار – ردیف های موسیقی سنتی – می زدم، پس از اتمام سوال اساتید و پاسخهای من و اتمام امتحان عملی و تبریک اساتید، به سمت من آمد و گفت: پسر من هم در وین زندگی میکنه. خوب کاری کردی که چهار سال موسیقی ایرانی رو یاد گرفتی ولی شما باید میرفتی… خوب کاری میکنی برای تحصیل به اتریش میری. برو، خدا پشت و پناهت.
برای روح ظریف و زیبای استاد، آرزوی مغفرت و آمرزش دارم. یادش گرامی…
امیر اسلامی
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
فقدان یک هنرمند، خلا بزرگی برای یک جامعه محسوب می شود. گوئی قسمتی از تاریخ هنر از پرونده یک کشور جدا می شود. استاد هوشنگ ظریف امروز سفری تازه را آغاز کرد. سفری که برای او به یقین پر از نور است و برای ما پر از هجران.
استاد، معلم، عاشق، مهربان و الگوی اخلاقی که هر چه از او بگوئیم کم است.
نگاه مهربانش، ساز بدون ادعایش، تلاش بی وقفه اش، صدای دلنشینش و همراهی بی دریغش شامل حال همه ما شده است.
نظم و خوش پوشی و دقت در رفتار و بیان و کردارش زبان زد بود و جای خودش را در دل اهل هنر عاشقانه باز کرد.
او به همه یاد داد که می توان هنرمند درجه یک و معلم اخلاق بود و البته همیشه هم در اوج ماند.
استاد عزیز؛
شما برای ما همیشه زنده اید، چون وقتی سازتان را می شنویم، تمام آنچه که در شما به کمال بود را با تمام وجود حس می کنیم و آنچه به یادگار گذاشتید تکه هائی از وجود شماست.
سفرتان بخیر و نور باد.
امین شریفی
معدن ادب و وقار، مخزن مهر و انسانیت و تعهد به موسیقی فاخر، معلمی وارسته و استاد اخلاقِ پسندیده، یادگار خلف و همنشین بزرگزادگانی چون موسی معروفی، علینقی وزیری، علیاکبر شهنازی، فرامرز پایور؛ استاد هوشنگ ظریف به دریای عدم پرواز کرد.
اگرچه که بختیارم نبود و هیچگاه شاگرد مستقیمشان نبودم اما از مجالست و سیر در منش و روش ایشان بسیار آموختم. بی شک تمام تارنوازان بعد از ایشان وامدار آموزهها و مدیون تلاشهای بی دریغ ایشان هستند.
همیشه این چشمها و چهرهی مهربان و بی تکلف را در ذهن خواهم داشت و همچنان از ادب و وقار و مهر و موسیقی ایشان خواهم آموخت.
برای این نازنین مرد از دست رفته آرزوی آرامش ابدی دارم و به تمام شاگردان و خانوادهی محترم ایشان تسلیت گفته، برایشان آرزوی صبر دارم.
آزاده امیری
آقای ظریف سنبل تشخص و احترام است. خوش لباسی اش همیشه در زمان هنرستان ما مثال زدنی و معروف بود. مهر و عطوفتی که انتظار می رود توسط موسیقی در نهاد هر انسانی گماشته شود، به راستی در وجود او متبلور است.
او معلم ماست.
معلم و موسیقیدانی که سالها ساز زد، شرافتمند و عاشق زیست، تعلیم داد و تعلیم داد و شاگردان بسیاری را پرورش داد. بسیاری از نوازندگان تار امروز، دانش آموخته یِ کلاس های او و یا شاگردان شاگردان او هستند.
شاید حقیقتا بتوان او را پدر آموزش تار در عصرحاضر دانست.
استادم روح شما قطعا در آرامش است و عشق و مهر شما در تک تک نت ها و نواخته های ما تا زمانی که صدای تار در گوش و جان ما طنین انداز است و ما می نوازیم جاری و ساریست. شما زنده اید و بی تکرار همانگونه که همیشه بوده اید.
علی قمصری
تار، یکی از ستون هایش را از دست داد. استادی که با متانت و وارستگی، تدریس که به نظر من مقدس ترین کار است را مشی اصلی خود در نظر گرفته بودند.
امیدوارم که سیستم در کشور ما آهنگسازان، نوازندگان، هنرآموزان و پژوهشگران هنری را با سیاست گذاری های غلطش به افسردگی و غم مبتلا نکند. چرا که هنر مانند بذری است که به همه جای یک زمین باید ریخته شود. در کشور ما قوانین، رسانه ها و ممیزی ها کاری کرده که همه ی ارکان موسیقی مانند بوته هایی هستند که باید به شکفتن گلی به نام خواننده کمک کنند. گلی که سیستم اتفاقا با توجه زیاد آن را از بوته ی ارکان دیگر موسیقی جدا می کند و در نهایت این جدایی منجر به پلاسیدگی همان گل هم می شود.
در قاب مرگ اساتیدی مانند استاد مشکاتیان، استاد دهلوی، استاد ظریف و… طرح هایی کشیده شده که باید با نگرانی مسیر خطوطشان را دنبال کنیم.
تسلیت به ایران
۱ نظر