افرادی که به درستی نمی اندیشند و سو نیت دارند، چنین اظهار می کنند که Sacconi اگر بخواهد میتواند ویولونی بسازد که از آثار Stradivari قابل تشخیص و تمایز نباشد. Sacconi ضمن احترام به این تعریف کنایهآمیز، با لبخندی خاطر نشان میکند، در حقیقت این اتفاق افتاده است که ویولون ساخت وی با ویولون Stradivari، ویولونیست نامدار اشتباه گرفته شود، سپس او سرش را تکان می دهد، شانهها را بالا میاندازد و سیمای وی بیانگر آن است که از اندیشیدن به توانایی و قابلیت بی همتای مردی که Sacconi وی را «استاد» (Master) می نامد چنان خرسند و مشعوف است که گویی از انسان زندهای سخن میگوید که هنوز هم هنگام قدم زدن در خیابانهای Cremona میتواند او را ملاقات نماید.
علت تقلید Sacconi از شیوه Stradivari ریشه و سرچشمه احساسی در قرن ۱۹ دارد. به این ترتیب که وی با استفاده از تکنیکهای «استاد» آزمایشات شخصی انجام میدهد تا با کمک آنها بتواند به تعمیر و مرمت سازهای Stradivari بپردازد. در راستای این کار، سازهای مذکور از سراسر دنیا به کارگاه وی در House of Wurlitzer در نیویورک وارد شدند.
وی حتی در ۷۷ سالگی نیز با تواضع، دقت و کنجکاوی هنرمندانه ای کار را میپذیرد و در سازهای قدیمی، به مشاهدات و اکتشافات نوین دست مییابد، کار را درک میکند و در هر قسمت آن تجلی هنر استاد را مشاهده مینماید و در هر نقطه از ساز به دنبال مفهوم و ارتباط با یک شیوه معقول و منطقی از ساختار آن است. وی در کتاب خود به صورت اجمالی به این نکته اشاره میکند که ۳۵۰ اثر Stradivari را تعمیر و مرمت نموده است.
آگاهی از بخش های داخلی این کار هنری، منجر به آن شد که Sacconi بتواند تکنیک از دست رفتهای را بازیافت و احیا کند که زمانی نتایج بینظیری را نصیب Stradivari کرده بود. Sacconi بر آن بود تا به واسطه استفاده از این تکنیک احیا شده بتواند ساز کاملی را بسازد که ویژگیها و مشخصات آن مشابه سازهای ویژه مدرسه Cremona باشد به علاوه Sacconi قصد داشت ضمن توجه به محدودیتهای محتمل، هم شرایط و وضعیت مشابهی را ایجاد نماید و هم از مواد مربوطه مشابه استفاده کند.
این مواد از منابع محلی قابل تهیه بودند و در کارگاههای قدیمی Cremona وجود داشتند. وی همچنین در نظر داشت از موادی که توسط Stradivari مورد استفاده قرار گرفتهاست نیز مجدداً بهره بگیرد، همچنین Sacconi تصمیم گرفت هر کجا که لازم است برای مرمت سازها مقداری جزئی از موادی مخصوص را به Varnish بیفزاید.
این مواد که احتمالاً در زمان Stradivari بسیار گران بوده و امکان استفاده از آنها در مقادیر زیاد وجود نداشته، باعث می شدکه مقدار اندکی از آنها را با مواد ارزانتر دیگر آمیخته و در Varnish بکار ببرند. این مسئله، صرفنظر از وفاداری به تکنیک خاص مورد استفاده، برای جلب رضایت و خرسندی و نیز پیوستگی درونی و باطنی و روانشناسانه ساکونی با «استاد» مورد استفاده قرار می گیرد، نتیجه این درک و شناخت او به ساختار دقیق و جامع ساخت آلات موسیقایی منتهی میشود.
وی در طول سفر خود به اروپا هرگز از توقف در Cremona غفلت نکرد. شهری که به اعتقاد او، نامش مترادف با نام Stradivari بود. وی در این شهر همواره به ملاقات دوستان خود میرفت. دوستانش نیز در غیاب او برایش چوبهای خاص و نیز گیاهی به نام aspreella یا equisetum که به «دماسب» شهرت دارد و در امتداد حواشی رودخانه پو (Po) میروید را جمعآوری میکردند. Sacconi از این گیاه برای صاف کردن چوب استفاده میکرد (وی هرگز از سنباده کمک نمیگرفت). او یکی از فرآوردههای بلااستفاده کندوی عسل به نام Propolis را از برخی زنبورداران حومه Cremona تهیه میکرد (این محصول در Cremona از انواع مشابه آن در سایر نقاط مناسبتر است) و از آن به عنوان یکی از اجزا و ترکیبات اصلی Varnish بهره میجست.
وی از واحد اندازهگیری قدیمی Cremona یعنی یارد (Yard) به همراه ۱۲ بخش تشکیل دهنده آن که به اندازه مرمر یک قطعه سنگ روکش پایه برج کلیسای جامع Cremona بود، دیدن کرد. مقیاسی که او با آن آشنایی داشت دقیقاً در نقشه بزرگ روی کتاب Antoniu Campi در باب تاریخ Cremona بازسازی شده بود. وی نگران تغییر اندازه این مقیاس بود چرا که چروکهای صفحه کتاب ممکن بود اندکی آن را تغییر داده باشند و او این کار را با کمک یک Stepladder کوتاه انجام داد. در واقع در طرح یک عود، Stradivari، مقیاسهای مورد نظر برای ساز را در قالب تقسیمبندیهای یارد کرمونیایی ارایه میدهد. (mm 33/43 = «once»)
شاید آشنایی با شخصیت Sacconi به ما کمک کند که آسانتر و بهتر «تعالیم پر احساس» او را فرا بگیریم. او به تاریخ سیام مارچ ۱۸۹۵ در رم متولد شد. خیلی زود و در سن هشت سالگی؛ ویولون پدر خود Gaspare را که نوازنده ویولون در یک ارکستر بود را از هم باز کرد تا ببیند چگونه ساخته شده است، در این هنگام علاقه وی به ساخت ویولون نمود پیدا کرد. Sacconi در این باره میگوید: «شکل و شمایل ویولونها به شدت مرا مجذوب میکرد و من از همینرو شروع به طراحی آنها کردم.» بعدها پدرش او را نزد یک ونیزی به نام Giuseppe Rossi در روم برد که یک لوتیر و استاد حکاکی و تراش بر روی چوب بود. Sacconi به مدت ۸ سال در کارگاه Rossi واقع درخیابان Tor di Nona، شماره ۷۰ مشغول به کار بود. او هر روز صبح پیش از رفتن به مدرسه ابتدایی، درب کارگاه را میگشود و آنجا را تمیز میکرد. وی هنگامی که از خیابان محل کارگاه مذکور میگذشت، میتوانست در سرتاسر این خیابان کارگاههای چوب دیگر را نیز ببیند.
Sacconi به من چنین گفت: «یکی از این کارگاهها که به طور خاصی بیش از بقیه مرا دلبسته خود کرده بود، متعلق به یک هنرمند ممتاز به نام Ernesto Sensi بود. من بیرون کارگاه، پشت پنجره میایستادم و غرق در جذبهای پرشور، به او مینگریستم که چگونه با توانایی، سهولت، چالاکی و زبردستی، از اسکنه استفاده میکند. یک روز صبح، این پیکرتراش که اکنون نیز مرا میشناسد، درب را گشود و مرا به داخل دعوت کرد. کارگاه آکنده از رایحه چوب کاج بود و همه جا، چلچراغها، قابها و قطعات مجزای مبلمان به چشم میخوردند.» Sensi معمولاً برای واتیکان کار میکرد. وی به Sacconi توصیه کرد که وارد آکادمی هنرهای زیبا شود.
Sacconi نیز همین کار را کرد و به مدت ۵ سال نیز در آنجا مشغول به تحصیل بود. پدرش اینگونه او را نصیحت میکرد: «اگر میخواهی لوتیر باشی، باید این کار را در حد کمال انجام دهی.» وی در آکادمی، ترسیم و طراحی، مدلسازی و حجاری چوب را به تبعیت از قاعده واصول لازم این کار آموخت. در همین حال وی مکرراً در حال رفت و آمد به کتابخانه بود و آثار هنرمندان گذشته را درباره Varnish مطالعه میکرد.
هنگامی که برای نخستین بار یکی از ویولونهای Stradivari را دید، تنها ۱۳ سال داشت. او توانست به وسیله معرفی نامهای از استاد خود، Bernardino Molinari، خود را به یک ویولونیست مشهور مجار، به نام Franz Vecsey معرفی نماید. Sacconi به وسیله او، نقشههای طراحی، پرگار و ضخامتسنج تهیه کرد تا جایی که توانست ضخامت صفحه زیر و رو ویولون را اندازه بگیرد. Vecsey جعبهای را گشود که حاوی ویولون Berthier متعلق به Stradivari و یک ویولون دیگر بود. در ظاهر و بدنه این دو ویولون نقطه تمایزی دیده نمیشد، با این وجود، Sacconi ساز Stradivari را تشخیص داد. این اتفاق با این تذکر Vecsey همراه شد، «Tres bien , faites attentian» وهمچنان Sacconi هنوز هم این مطلب را به یاد دارد.
تشخیص ویولون Berthier تا حدی Sacconi را دستخوش توهم و اندیشهای باطل کرد. ضخامت طبیعی صفحه رو در مرکز طبق آموختههای وی میبایست mm 5 میبود که به سمت کنارهها کاهش می یافت و به mm3 میرسید. اما او مشاهده کرد که ضخامت مذکور در این ویولون mm 3/2 است و چنین نتیجه گرفت که ساز دستکاری شده و ضخامت آن کاهش یافته است.
البته Sacconi بعدها دریافت که اشتباه میکرده و اندازه به دست آمده اندازه اصلی ساز بوده است. موقعیت مناسب برای اثبات این نکته هنگامی که گروه مشهور ۴ نفره نوازندگان بوش Busch در رم بودند پیش آمد. آنها ۴ ساز بسیار جالب Stradivari در اختیار داشتند و این بار نیز Sacconi با وساطت استاد خود Molinari توانست این سازها را ببیند. او به دقت اندازههای قالب آنها و نیز ضخامتها را محاسبه کرد و در کمال تعجب دریافت که ضخامت صفحه رو در ویولون ها mm 2/2 و mm 4/2، در ویولا mm 3/2 و در سلو از mm 5/3 تا mm 3/3 متغیر است. پس از آن وی متقاعد شد که Stradivari صفحات روی سازهای خود را بدین نحو ساخته است.
Sacconi در ۱۴ سالگی نخستین ویولون خود را ساخت. هنگامی که استادش این ویولون را دید، شگفتزده شد و استعدادی استثنایی و آیندهای درخشان را برای این پسر پیشبینی کرد. در این هنگام Sacconi شاگردانی داشت که در خانهاش گرد هم میآمدند، اما خودش همچنان در کارگاه Rossi مشغول به کار بود و در آنجا او علاوه بر ویولون، ویولا، ویولا داگامبا، عود، ویولن کوچک، ویولا دامور (Viola d’amore)، که روی دسته های آنها سرهای زنان و پیر مردان حکاکی شده بود، ماندولین Mandoline (عود فرنگی) و گیتار میساخت.
وی همچنین، وقت خود را به تعمیر انواع سازها، شامل سازهای بادی و حتی ساخت سوزنهای گرامافون اختصاص داد. Sacconi در سال ۱۹۱۵ به خدمت سربازی فراخوانده شد. پس از آنکه یک سال را در توپخانه سپری کرد، به عنوان نقشهکش، توپخانه ۲۸ رم اعزام گردید. وی در طول دوران جنگ ۳ بار مجروح شد و در زمان صلح موقت نیز دوران نقاهت بیماری تب اسپانیایی را در بیمارستانی در Villafranca میگذرانید. آخرین مأموریت خود را در یک انبار مهمات در Palermo به انجام رسانید و پس از ترخیص نیز به رم بازگشت.
در رم و در انجمن M° fiorini، او توانست مجموعهای از آثارStradivari را که در آن زمان جزو مایملک M° fiorini بود و هنوز به موزه شهری Cremona اهدا نشده بود را ببیند.
این ارتباط مستقیم و واقعی با وسایل و مواد مورد استفاده شده توسط Stradivari برای Sacconi کشفی هیجانانگیز به شمار میرفت و از آنجائیکه در این هنگام Fiorini سنین پیری را میگذرانید و دچار ضعف بینایی بود، مسئولیت اتمام دو ویولون را به Sacconi سپرد، وظیفهای سنگین که تنها آن را آغاز کرد اما نتیجه نهایی کار منوط به تجربیات ۵۰ ساله هنری می شد. Fiorini به عنوان قدردانی از عملکرد بینظیر Sacconi، برخی از طرحهای معتبر و موثق Stradivari برای ساخت قالب را در اختیار وی گذاشت.
Sacconi در سال ۱۹۲۵ با Teresita Pacini، خواهر زن Bernardino Molinari ازدواج کرد. وی دختر Giuseppe Pacini، خواننده باریتون Baritone و خوانندهای نامدار بود و Sacconi با غرور و افتخار یکی از کنسرتهای او در لندن را به یاد میآورد که در آن آوازی برای ملکه مادر خوانده بود. پس از تولد پسرشان، او آواز خواندن را کنار گذاشت.
با سلام
با تشکر فراوان….بسیار زیبا بود واقعا لذت بردم