یک پیشزمینه مربوط به ریاضیات
برای من سازهای موسیقایی، خواه از منظر یک شنونده و یا نوازنده ایی که سازهایی با اصوات اسرارآمیز را به او محول کرده اند و خواه در حد یک بیننده معمولی که دیگران سازهای بی همتای خود را به او نمایش داده اند، همواره عناصری شیوا و فصیح بودهاست. سازها نیز مانند اسناد تاریخی، عواملی هستند که از اهمیت ویژه برخوردار بوده و نشاندهنده منابع و نیز ابتکارات هنری طراح مبتکر و خلاق میباشد که در خدمت هنر موسیقی، در خلال یک هنر زینتی و تحت تأثیر برآیندهای اجتماعی، ظهور یافته است.
به این ترتیب، این ادوات موسیقایی، بازتاب زندهای از خدایان شعر، هنر و فرهنگ، سازندگان آنها و نسلی از نوازندگانی هستند که آنها را نگهداری کرده و ارج نهادهاند چرا که از نظر آنها، این سازها عناصری بودهاند که اندیشهها، عواطف و حضور سازندگان خود را به همراه دارند.
در راستای این تحقیق، خود سازها به عنوان منبعی از اثرهای دقیق و شگفت انگیز غیرقابل چشمپوشی بودند که در رابطه با حقیقت موضوع توانستند برخی از اسرارآمیزترین جنبههای طراحی ظاهری خود را بر من آشکار کنند.
بنابراین من از این امتیاز برخوردار بودم که بتوانم در برخی از نظرات و عقاید سازندگان این سازها که پیش از این مفقود تلقی می شدند، سهیم شوم.
این افکار و نظرات، مانند زبانی که مربوط به سالهای دور است، به واسطه موقعیت و عُرف اعصار مربوطه شکل گرفته است. بنابراین ما قبل ازاینکه ویژگی های هندسی و تناسبات سازهای موجود را مورد آزمایش قرار دهیم، بهتر است به دورنمای ریاضی در زمان ساخت آنها بپردازیم، در این حال ارزش این سازها بیشتر و بهتر نمایان خواهد شد.
به این منظور نخست باید به این نکته برسیم و آن را درک کنیم که، ارتباط عصر حاضر با ریاضیات با ماهیت این دانش در زمان نوازندگان و سازندگان سازهای مذکور بسیار متفاوت میباشد.
در حقیقت شکاف عمیق میان این دو فرآیند متضاد در کاربرد ریاضیات، برای اثبات فرضیه من در اینکه سازندگان پیشین از هندسه و طرح های تناسباتی استفاده می کردند، بزرگترین مانع محسوب می شود. به عبارتی مشکل فعلی اثبات استفاده از این قوانین در قرون گذشته برای ساخت ساز نیست بلکه خوانندگان در قرن بیستم نمیتوانند بپذیرند که قوانین کنونی ریاضی چنین کاربردی داشته باشند.
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، باید بگوییم این تنها مشکل و قصور خاص دوران ما نیست چرا که هنگامی که فرد به دستاوردهای عصر گذشته مینگرد، مثل این است که از انتهای دیگر تلسکوپ برای رصد کردن استفاده می کند.
با توجه به برداشتی که ما از خودمان به عنوان اربابان مطلق و برتر فنون داریم و تعبیرمان از ریاضیات به عنوان ابزاری برای تکنولوژی است، به اکراه می توانیم بپذیریم که صنعتگرانی که فاقد دانش و آشنایی با ریا ضیات بوده اند بتوانند افرادی برتر و ممتازتر از ما باشند.
این نقطهنظر اگر چه کاملاً قابل درک است اما اندکی نیز با تعصب، غرضورزی و پیشداوری همراه میباشد. اگر چه در این مرحله با یک مشکل عقیدتی مواجه هستیم، اما تنها، راهحل این مشکل آن است که فراتراز تعصبات ما (براساس دانش های موجود در قرن بیستم) بیاندیشیم.
۱ نظر