اگر عریض ترین قسمت ساز در قسمت پائین را (V-Z) تقسیم بر ۵ کنیم و حاصل را در عدد ۹ ضرب نماییم، ارتفاع یا طول (H-I) بدست می آید. بنابراین ۷/۳۶۲=۹*۵-۵/۲۰۱ برابر است با ۹ انس در واحد کرمونایی. حال اگر عریض ترین قسمت ساز در قسمت بالا را تقسیم بر چهار کنیم و سپس عدد حاصل را در عدد ۹ ضرب کنیم مجدداً ارتفاع یا طول (H-I) بدست خواهد آمد؛ بنابراین چنین میشود: ۷/۳۶۲=۹*۴-mm2/161. در ویلن ها نسبت بین این دو عرض یعنی عرض بالا و عرض پائین ۵ به ۴ است.
مثلث I-H1-H2 بر اساس ارتفاع H-I و ابعاد داده شده رسم می شود. دو دایره با شعاع های H-H1 و H-H2، با مراکز H1 و H2 رسم شده که از برخورد محیط این دوایر با اضلاع I-H1 و I-H2، نقاط B1 و B2 به وجود می آیند که از برخورد خط B1-B2 با خط مرکزی، نقطه B بدست می آید. همچنین می توان با رسم مثلث H-I1-I2 و تکرار مراحل بالا، نقطه C روی خط مرکز را بدست آورد.
با در نظر گرفتن نقطه A (که در وسط خط مرکزی می باشد) به عنوان مرکز دایره ای که شعاع آن نیز AC1 می باشد، نقاط A1 و A2 بدست می آیند.
نقاط E و G با رسم دایره ای با مرکز A1 و شعاعی به اندازه V-L (که برابر با ۵/۲ انس کرمونایی است) بدست می آید. همچنین نقطه F با رسم دایره ای با مرکز I و شعاع E-A1، نقطه D با رسم دایره ای با مرکز E و شعاع E-C1، نقطه M با رسم دایره ای با مرکز E و شعاع E-N، نقطه L با رسم دایره ای با مرکز D و شعاع D-01 بدست می آیند.
تصویر ۱
با رسم دایره ای با مرکز C و با شعاع CD، کمترین عرض یعنی کمر ویلن بدست می آید. نهایتاً، نقطه Y با رسم دایره ای با مرکز E و شعاعی به اندازه C-L و نقطه W با رسم دایره ای با مرکز D و شعاعی به اندازه O1-O2 بدست می آیند.
تصویر ۲: خط محیطی رسم شده از پیچک ویلن سل
نسبت نقاط H ,G ,D ,E ,F,G با یکدیگر بر روی محور H-I بیانگر وجود تقسیم طلایی بین آنهاست. در واقع I-F، از تقسیم طلایی عریض قسمت ساز بدست می آید. همچنین بخش مرکزی D-E از تقسیم طلایی بین فواصل F-G E-D و D-G بدست می آید.
تصویر ۳: مارپیچ ارشمیدس برای توسعه پیچک.
ساختار هندسی مدلی که بدین صورت ارایه شده است برای تولید کیفیت اصوات در محفظه هارمونیکی ضروری است، چنانکه پاسخ به ارتباط بین بخشهای یک عنصر، یکی از عناصر زیبایی شناختی می باشد. استرادیواری برای محاسبه، از واحد یارد کرمونایی که معادل ۴/۴۸ سانتیمتر بوده استفاده کرده که خود به دوازده انس تقسیم می شده است. این واحد اندازه گیری را می توانیم در حاشیه یک قطعه سنگ مرمر Torrazzo در سمت جنوبی اش مشاهده کنیم.
تصویر ۴: مارپیچ Vignola برای توسعه توسعه پیچک
تحقیقات و نوآوری با استرادیواری به پایان نرسید اما با پیشرفت و تکامل هنر او، این تحقیقات و فعالیت ها هرچه بیشتر به کیفیت طنین صدای سازهایش مربوط می شد تا جائیکه این اصل بر تمام اصول ساخت ساز تقدم پیدا کرد، حتی در این مسیر، وی که خود را استاد هنر کنده کاری و منبت نیز می دانست، بسیاری از تزئینات منبت کاری گرانبها را نیز فدا کرد.
۱ نظر