امیرعلی حنانه فرزند زنده یاد مرتضی حنانه در سالگرد درگذشت این آهنگساز برجسته، خبری خوش برای اهالی موسیقی کلاسیک ایران داشته است؛ او از موافقت ارکستری اروپایی برای ضبط مهمترین اثر استاد مرتضی حنانه یعنی کاپریس لعنتی برای پیانو و ارکستر خبر می دهد. با امیرعلی حنانه که خود قرار است در نقش سولیست این ارکستر ظاهر شود، به گفتگو پرداخته ایم که می خوانید:
با خبر شدم ارکستری در پراگ برای اجرای آثار استاد مرتضی حنانه اعلام آمدگی کرده است، ماجرا را توضیح میدهید؟
بله پس از مدتی رایزنی در مورد اثر بزرگ “کاپریس برای پیانو و ارکستر “یا همان کاپریس لعنتی که مرتضی حنانه ساخت آن را در سال ۱۹۵۹ در رم شروع کرد و پس از گذشت دقیقا سی سال آنرا در تهران به سال ۱۹۸۹ میلادی تمام کرد، نتیجه خوبی حاصل شد که میتوانم بگویم دیگر ارکستری در سطح بین المللی با رهبری خوب، اعلام آمادگی برای ضبط و اجرای این اثر در پراگ کرده اند.
خودتان هم خوب میدانید که در این سالهای پس از مرگ این کمپوزیتور بزرگ ایرانی هنوز هیچ ارکستر و یا ارگانی برای ضبط آثار وی با من وارد مذاکره رسمی نشده است.
کاری به دلیل آن ندارم به هر حال الان دریچه ای باز شده که همانطور که در نوشته هایم راجع به کاپریس آورده بودم، آن دترمینیسمی که مرتضی حنانه از آن حرف میزد، خودش اینبار در مقابل خودش قرار گرفته و میرود که این طلسم لعنتی که بر روی آثار او افتاده بود خودش خودش را خنثی کند! او میگفت: دترمینسمی بر ضد من و آثار من در حرکت است که میخواهد من و آثارم مطرح نشویم. این دید حنانه بسیار فلسفی و هوشمندانه از وضعیتی است که او سالها در آن قرار گرفته بود که به عواملی بستگی داشته که خود کمپوزیتور در روزگار زندگیش آنرا دترمینیسم متضاد مینامیده که اتفاقا داستان پشت همین قطعه کاپریس برای پیانو و ارکستر نیز ماجرای همان دترمینیسم متضاد اوست.
حال نمیخواهم در اینجا به این مسائل بپردازم ولی خواستم اشاره ای کرده باشم؛ سالها گذشته و شاید گذشت این سالیان باعث ناراحتی و خشنودی برخی از اهالی موسیقی ایران شده باشد که آثار او نه چاپ شد و نه اجرا. حال این روزنه امید باز شده است و من همانطوری که در گذشته نیز اعتقاد داشتم، معتقدم که به خواست خداوند این اثر ضبط و منتشر خواهد شد.
رهبر این ارکستر کیست؟ آیا این ارکستر شهرت بین المللی دارد؟
نام
این ارکستر، ارکستر سمفونیک رادیوی چک (Czech Radio Symphony Orchestra) میباشد که کارنامه هنری بسزایی در ضبط و پخش آثار بزرگ جهانی دارد. رهبر آن رهبر جوان ایتالیایی است که آلفونسو اسکارانو (Alfonso Scarano) نام دارد و سولیست پیانو نیز خودم هستم.
این ضبط این ارکستر چقدر هزینه بر است؟
در مورد هزینه ها اجازه بدهید که آنرا اعلام نکنم و اگر اسپانسری پیدا شد با خود آنها رسما هزینه را بررسی خواهم کرد ولی قیمتی که به من داده اند منطقی است، هرچند کار ارزانی نیست.
با توجه به اینکه ارکسترهایی به تازگی تشکیل شده اند که توانایی های بالایی دارند، آیا ارکسترهای ایرانی از پس اجرای این اثر بر نمی آیند؟
در مورد کار با ارکسترهای خودمان باید بگویم من همواره خواستار این بودم که با یک ارکستر ایرانی این کار را ضبط کنم ولی مسائل زیادی چه در کار جمعی و چه در ضبط وجود دارد که ترجیح میدهم با ارکستر پراگ ضبط بشود.
فکر می کنید اسپانسرهای ایرانی در کشورهای دیگر سرمایه گذاری می کنند؟
فکر میکنم که اسپانسرهای ما در کشور خارجی سرمایه گذاری کنند چراکه در نهایت اثر به آنان واگذار میشود و آنان میتوانند هم با شرکت های داخلی و هم خارجی قرارداد ببندند.
تا به حال با بانکهای خصوصی ایرانی برای اسپانسری صحبت کرده اید؟
در مورد بانکهای خصوصی خوشبینم و اگر اسپانسری مایل به همکاری بود میتواند مستقیما با من تماس بگیرند.
اگر بانک یا سازمانی علاقه به اسپانسر شدن در این پروژه باشد از چه طریقی می تواند با شما تماس بگیرد؟
شماره های تماس من را میتوانند از دفتر سایت ژورنال موسیقی (htalk.note@gmail.com) بگیرند.
بزرگ مردی است مرتضی حنانه، که بسیار مورد بی مهری و بی توجهی از سوی اهالی موسیقی و همکارانش قرار گرفت.
کاملا برایم قابل درک است که چرا اجرا نشده متاسفانه ارکستر های داخلی حاضرند قطعات آهنگساز های خارجی را اجرا کنند و از نام و رسم آنها خودی نشان دهند ولی وقتی کار به اجرای قطعات کلاسیک غیر ایرانی آهنگسازان داخلی میرسیم نمی دانم چرا کراهت نشان می دهند.
مثلا کنسرتی در تهران برگزار شد با شب شومان و آثار شومان اجرا شد.من با گروه صحبت کردم تا کاپریس مرا که برای کوارتت زهی نوشته شده بود و بر گرفته از دوره ی باروک بود و از نظر ملودی هم با مخاطب ایرانی ارتباط برقرار می کرد هم با مخاطب غیر ایرانی ولی سرپرست گروه حاضر به همکاری نشد شاید این قطعه پس از مرگم اجرا شود مانند آقای حنانه؟؟؟!!!
سلام استاد.بسیار خرسندم موفق باشید
من بسیار متاسفم که اینچنین آثار با ارزشی به خاطر بی توجهی مسؤولین موسیقی ایران در کشور دیگری و با أر کستر غیر ایرانی باید ضبط شود. خوشحالم که لااقل سولیست پیانو می تواند احساسات مرحوم حنانه را بیان کند.برایتان آرزوی موفقیت دارم.
۲۸۸ ماه از مرگ استاد مرتضی حنانه گذشته.حالا فرصتی نو از روزنه ای کوچک نمایان شده.برای خودم هم بسیار جالب است که اینبار حسن نیت همه دوستداران موسیقی او و آثار او را بسنجم.من بدبین نیستم بلکه از اقشار فرهنگی می خواهم اگر واقعا میخواهند آثار حنانه ضبط و منتشر شود مرا در این راه یاری کنند.من اینبار نیز خوشبین هستم و میدانم که به یاری خداوند متعال این اثر ضبط و منتشر خواهد شد.به گفته مرتضی حنانه اگر قرار باشد چیزی اتفاق بیفتد پس اتفاق خواهد افتاد.تاکنون نباید میشده ولی از این به بعد ……من از سوپر مارکت ها یا فروشگاهها انتظاری ندارم ولی همانطور که آثار خیلی از عزیزان موسیقی ایران اجرا و ضبط و انتشار یافته اینبار نیز که بستری فراهم شده،به عنوان یک نظاره گر که قضاوت هم نمیکند به نگاه کردن اوضاع نشسته ام.امیدوارم که نتیجه بدهد زیرا در این راه سالها رایزنی و زحمت کشیده ام و دیگر نمیخواهم که باز هم بگویم به علل مالی نتوانستیم کار او را منتشر کنیم.حمایت باید صورت بگیرد تا کار ارزشمند او منتشر شود.ممنون امیر علی حنانه
من تا بحال آنقدر کار میکردم که وقت شناخت دوست دشمنم را نداشتم.ولی حالا دیگر آسمان دارد باز میشود و ماه صورتش را از پشت ابر بیرون آورده.آنهم چه صورتی.خدایا تورا شکر میگویم که حقیقت را به من نشان دادی.اجرا ضبط این آثار پس از این قرارداد برای دولت خرجی ندارد.حتما هنوز باید کمی بگذرد تا این کارها را با همان TRIART ضبط کنم.درهر صورت ارکستر فیلارمنیک رادیو پراگ آمادگی زدن کاپریس را با نرخ مصوب دولتی جمهوری چک به من داده و پرونده باز میباشد.
بالاخره میزنیمش.با پولی که هممون اگر بیایم جمع شیم میتونیم در بیاریمش