نمودهای موسیقی کلاسیک بسیار گسترده است ولی در تعریف کلی می توان این موسیقی را نوعی از موسیقی دانست که تلاش دارد اثری هنری و ایده آل برای مخاطب فرهیختگان تولید کند. (۵) در اینجا می توانیم به دو خصوصیت مهم موسیقی کلاسیک اشاره کنیم که بر اساس دیدگاه مخاطب فرهیخته شکل می گیرد:
۱- انسان فرهیخته، منطقی و کمال گراست، در نتیجه: موسیقی کلاسیک از دستگاه فکریِ منطقی و استدلالی بهره می برد، در نتیجه کمال گرا و قابل نقد است؛ این خصوصیت مهم موسیقی کلاسیک باعث می شود، اگر ساز یا ابزاری در موسیقی از دید نوازندگان و موسیقیدانان دچار اشکالی قابل رفع باشد، به سرعت اصلاح صورت بگیرد. به همین خاطر است که یک ساز بدوی آفریقایی، در فضایی خارج از موسیقی کلاسیک، سال هاست به شکل کنونی نواخته و ساخته می شود ولی فلوت و تار در طی دوران مختلف، تغییرات اساسی پیدا کرده است و در صورت کشف یک روش کارآمد تر در اصلاح کاستی های آن، باز تغییر می کند.
۲- انسان فرهیخته (با وجود علاقه به سرزمین اش) هرگونه تعصب بر نژاد یا ملیت را نمی پسندد، در نتیجه: موسیقی کلاسیک بدون مرز است؛ چراکه علم و هنر ملیت و مرز نمی شناسد. به همین دلیل است که افرادی که در «مکتب وزیری» فعالیت می کنند و همان ها عنوان موسیقی کلاسیک ایرانی را باب کردند (در مقابل عنوان «موسیقی سنتی ایران» از ترجمه ترادیشنال میوزیک که از طرف همان غربی هایِ مشوقِ بدویت مصطلح شد) از تمام تکنیک های موسیقی کلاسیک و سازهای غربی و شرقی در صورتی که نیاز داشته باشند استفاده می کنند، چنانکه در موسیقی کلاسیک غربی هم از سازهایی که ریشه در خاورمیانه داشته اند به طور گسترده استفاده شده است، چراکه آنها ساز را وسیله می دانند نه هدف.
در واقع عدم درک فلسفه موسیقی کلاسیک بوده که باعث شده، محمدرضا لطفی، وزیری را به خاطر استفاده از «سازه های میانیِ» موسیقی کلاسیک، غربگرا بداند و بگوید: «وزیری یکی از سکانداران آن سزارین فرهنگی و اروپایی کردن ایران بوده است.» اگر راول از گامهای شرقی استفاده می کند و یا صبا از ویولون کلاسیک استفاده می کند، در درجه اول هدف هر دوی آنها، ساخت یک موسیقی خوب است، در درجه دوم مسائل ملی است که می تواند مد نظر باشد، می تواند هم نباشد؛ مثل یک رمان که می تواند مضمونی ملی داشته باشد یا اصلا در فضایی تخیلی طراحی و نوشته شود.
پی نوشت
۵- نباید فراموش کرد که «عادت های شنیداری ما» در شناخت یک موسیقی به عنوانِ «موسیقی کلاسیک» نیز نقش دارد؛ چراکه گاهی در دوره ای اثری به دلیل خصوصیت هایی کلاسیک شناسایی می شود و در دوره ای دیگر نمی شود. پس دریافت ما از موسیقی همواره مطلق نیست.
۱ نظر