مجموعهای از دانش ادبی و مهارت های موسیقایی (به ویژه در اجرای جمعی) و حس لطیف و اصیل «ایرانی» ای که مخصوص اوست، شعله هوش ربای موسیقی او را فروزان کرده است. «موسیقی» او جوان پسندترین نوع از رده «موسیقی های سنتی» در عصر ما بوده است و هواداران و مقلدان بسیاری دارد. مشکاتیان، تعلیمات اصلی موسیقی را از محضر دکتر داریوش صفوت گرفته و نسبت به او احترام بسیار دارد.
همچنین به فرامرز پایور و محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگ فر، که نخستین این اساتید را شخصا از او شاهد بوده ام، گذشته از این، میگفت که مدت ها به نوارهای رضا ورزنده گوش می کرده تا دریابد که صدای ساز چگونه شیرین و دلنشین می شود. طرفه این که از زیر تأثیر قوی و نفوذ ورزنده بزرگ، به سلامت بیرون آمده و زیرسایه خود نشسته و نهال خود را پرورانده است.
در نواپردازی و کار با ارکستر، مشکاتیان یکی از الگوهاست، یکی از الگوهای اصلی در موسیقی بیست و پنج سال گذشته ما. محمدرضا درویشی، او را ادامه دهنده سنتی می داند که علی اکبر شیدا، نی داوود و محجوبی را پرورانده است. سنتی که موسیقیدان را در نواپردازی، متوجه و متمرکز بر دقایق و لطایف ادبیات فارسی میداند و بر لطف تلفیق و حسن تألیف در کلام و نغمه، تأکید می کند، بدین معنا این سخن درست است. اگرچه مشکاتیان قطعات بسیار زیبایی هم اجرا کرده و ساخته که چندان در بند تلفیق با کلام نیستند و آثاری مستقل به حساب می آیند.
مثل «بیداد» و آن قطعه طولانی و بسیار باارزش در ابتدای نوار «دستان» (چکاد) که از مدولاسیون بدیع و منحصری برخوردار است. عنصر دیگر، در آثار مشکاتیان، حس ضربی اوست. توجه به ریتم های دلکش و تغییر وزنهای بدیع و غافلگیرکننده از مختصات آثار اوست. دوستی و معاشرت یک عمر با گوهری چون ناصر فرهنگ فر را در پرورش این حس نباید از یاد برد و نیز باید اعتراف کرد که بداعت های مشکاتیان در این عرصه هم با کپیکاری ها و تقلیدهای بی رویه مقلدانش، زیر غبار ماند و… بگذریم که این یادداشت برای سپاس و تکریم است نه برای نقد و بررسی، که نه مجال آن این ستون است و نه نویسنده این یادداشت، قصد و انگیزه چنین کاری را داشته است.
پرویز مشکاتیان، چهل و هشت ساله است، با کوله باری شاید هشتاد ساله که اگر از این به بعد هم به فرض کاری نکند، کار خود را کرده و بنای خود را برپا کرده است. اکنون گرد و خاک میدان های شلوغ سی و پنج سال پیش فرو نشسته و تک سواران آن روزها، پیران پند آموز امروزند که موسیقی شان هنوز در نوستالژی آن شور و هیجان است.
روزنامه شرق (۱۳۸۲/۸/۲۵)
با عرض پوزش از بینندگان عزیز سایت که امروز با تاخیر به روز رسانی سایت را مشاهده کردند.