گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

دربارۀ علی تجویدی؛ نغمۀ ریشه‌های سرو (۳)

علی تجویدی (۱۲۹۸– ۱۳۸۴)

هنگامی‌که تجویدی جوان شروع به آموزش موسیقی کرد، هنر و به‌خصوص موسیقی در ایران بعد از مشروطیت، دورۀ تحول را می‌گذراند. پیش از سدۀ ۱۳۰۰ شمسی، خاندان فراهانی در تهران و هنرمندان زبده‌ای در اصفهان و شیراز، زمام موسیقی دستگاهی را درید اختیار خویش داشتند. «تار» محبوب‌ترین و رایج‌ترین ساز برای اجرایی موسیقی ردیف دستگاهی (موسیقی رسمی مردم شهرنشین) بود و قابلیت اجرای و نوع موسیقی وابسته به نظام دستگاهی را داشت.

از آوازهای مفصل و سنگین تا قطعات ضربی و حتی موسیقی‌های اصیل مطربی، رواج تار چنان بود که خانواده‌های اعیان، در اسباب و لوازم داماد و یا جهاز عروس، تاری از کارهای دست صنعتگران بزرگ نظیر یحیی و جعفر را علاوه می‌کردند و اعیان‌زادگان کمابیش به نواختن تار آشنایی داشتند. تا جایی که به‌جای «تار» می‌گفتند «ساز» و این قرارداد بین همه روشن بود که مراد از «ساز» همان تار است و سازهای دیگر مثل کمانچه و تنبک در رده‌های بعدی اهمیت قرار داشتند. نقش تار در خاندان‌های اصیل تهران و اصفهان و… مثل نقش پیانو در خانواده‌های اروپایی بود.

سه‌تار، سازی بود محفلی و بسیار خصوصی و خاص اعیان و اشراف متخصص در موسیقی ردیف، و سنتور نیز به خاطر مشکلات کوک و حمل‌ونقل و کمبود استادان ماهر، مشتری زیادی نداشت و نی نیز بعد از درگذشت نایب اسداللّه، در تهران شناخته‌شده نبود و در اصفهان مقام داشت و سازی نبود که برای ردیف‌نوازی شناخته شود.

در سال‌های مشروطیت، ویولون کم‌کم جای تنها ساز کششی موسیقی ردیف یعنی کمانچه را گرفته بود و پیانو به‌جای سنتور، نقش ساز «تک‌خوان» و همه‌گیر را در جمع‌های شلوغ اهل موسیقی به عهده می‌گرفت و نوازندگانی چون شیر همایون شهردار و مرتضی محجوبی این ساز را با تداعی مضراب‌های تار و سه‌تار و سنتور می‌نواختند.

فلوت ریکوردر نیز جای نی را گرفته بود و نوازندگان واقعاً چیره‌دستی چون اکبر خان هنگ‌آفرین موسیقی دستگاهی را روی این ساز بی‌اشکال می‌نواختند. از حافظان کمانچه نیز تنها استاد حسین‌خان اسماعیل‌زاده و باقر خان رامشگر (و در سطحی متفاوت: علیرضاخان چنگی) باقی مانده بودند که ویولون نیز مشق می‌دادند، چون جوانان آن عصر بیشتر مشتاق نواختن ویولون بودند و به عللی که هم‌اکنون نیز به‌روشنی معلوم نیست، کمانچه‌کشی نوعی از تحقیر پنهانی را یدک می‌کشید و تبدیل به ساز دست مطربان و لوطیان سر گذر شده بود.

با همین تداعی نامطبوع، جوانان وابسته به خانواده‌های قدیم، ویولون را که ظاهری ظریف و شیک و اروپایی داشت و مشکلات کوک و پوست زیر خرک را هم نداشت، ترجیح می‌دادند.

استادان نیز ویولون را با تکنیک‌ها و کوک‌های کمانچه تدریس می‌کردند و «برگردان» کمانچه با صدای ویولون شنیده می‌شد.

هنگامی‌که علینقی وزیری به‌عنوان سردار عصر تجدد موسیقی به تهران آمد و تحول در این هنر را با کار شدید شبانه‌روزی آغاز کرد، علی تجویدی چهارساله بود.

«عصرتار» دیگر تمام شده و عصر ویولون آغاز می‌شد.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است