روز ۲۷ تیر ماه قرار است ارکستر سازهای ملی ایران با تکنوازی حمید متبسم و رهبری اسماعیل تهرانی و همراهی محمد معتمدی و وحید تاج به عنوان خواننده، در تالار وحدت به روی صحنه برود. اجرای دوباره قطعه ونوشه اثر مهم و مشهور حمید متبسم باعث شد امروز گفتگویی با این هنرمند داشته باشیم.
آیا ونوشه از اول برای ارکستر سازهای ملی نوشته شده بود؟
خیر، ابتدا من بخش هایی از این قطعه را که بر اساس چند تم محلی ساخته شده است بوسیله سه تار در کنسرت هایی به صورت تکنوازی ارائه دادم و بعد از مدتی این اثر تنظیم شد.
پیش از انقلاب در تهران همیشه کنسرتهای گروه سازهای ملی به سرپرستی استاد پایور را در تالار وحدت فعلی (تالار رودکی آن روز) می دیدم. یکی از کنسرت هایی که در این تالار
اجرا شد، «قطعه ای در ماهور» نام داشت که استاد پایور آنرا بر اساس قطعه ای از استاد عبادی برای ارکستر سازهای ایرانی و تکنوازی سه تار تنظیم کرده بودند. همیشه این دغدغه
را در ذهنم داشتم که خودم هم چنین کاری برای سازهایی که می نوازم بکنم. بعد از تنظیم کردن ونوشه برای سه تار تکنواز، با الهام از حرکت استاد پایور، این جسارت را به خودم
دادم که با شکلی امروزی تر و تنظیمی مفصل تر، این قطعه را برای ارکستر سازهای ایرانی و سولوی سه تار تنظیم کنم.
تنظیم یک اثر ایرانی برای ارکستر و تکنواز، در موسیقی قدیم ایران وجود نداشته و چنین حرکتی وام گرفته از موسیقی غربی است؛ همین موضوع مهمترین چالش را برای آهنگساز
بوجود می آورد که چطور اثر را آهنگسازی کند که هویت ایرانی آن حفظ شود.
در چه سالی این اثر به پایان رسید؟
همزمان با کنسرت هایی که با گروه عارف داشتیم برای اثری به نام مژده بهار، ونوشه تمام شد و من آنرا به پرویز مشکاتیان و محمدعلی کیانی نژاد نشان دادم. هر دو از اجرای آن استقبال کردند
و همان سال به ایران آمدم و این افتخار نصیبم شد که با همکاری گروه عارف این اثر را ضبط کنیم.
آن زمان ما وابسته به کاست های ۶۰ دقیقه ای ژاپنی بودیم به همین دلیل لازم بود در کنار این اثر، کاری دیگر نیز داشته باشم تا کاست ۶۰ دقیقه اش تکمیل شود؛ پس اثری به نام
بامداد را در کنار ونوشه در آلبوم گذاشتم. سال بعد با همکاری و همفکری محمد علی کیانی نژاد گروه دستان را تاسیس کردیم که یک گروه پنج نفره بود و جالب اینجاست که هنوز هم
پنج نفره است!
در اجرای جدید “ونوشه” چقدر تغییرات اعمال شده است؟
در واقع تغییرات جدید بیشتر فنی بوده تا سلیقه ای! مثلا اول قطعه را به صورت دو چهارم نوشته بودم بعدا به صورت چهار هشتم نوشتم، ضرب هایی که مثلا در ضرب اول تمام نمی شد را اصلاح کردم و سکوت ها را حساب شده تر پاک نویس کردم.
دوره ای که ونوشه در آن نوشته شده از نظر زمانی، فاصله زیادی با امروز ندارد ولی تغییرات زیادی در موسیقی ایرانی از آن زمان دیده می شود و باید بگوییم که وارد دوره ای جدید شده ایم؛ مثلا در آن زمان که این قطعه را می نوشتم از قیچک باس فقط نامی بود، نه کسی می نواخت نه مطرح بود ولی امروزه این ساز نقش زیادی در ارکستر های بزرگ سازهای ایرانی دارد و نوازندگان آن قابلیت های بالایی دارند. به همین دلیل در بازنویسی ونوشه که در ادامه پروژه سیمرغ بود، قیچک باس را هم در کار نوشتم.
تمام نت ها از روی کاغذ به کامپیوتری تبدیل شد و با تجربه های امروزی ام ۵ تا ۱۰ درصد تغییر کرد.
اجرا با اسماعیل تهرانی را چطور می بینید؟
زمانی که من هنرجو بودم اسماعیل تهرانی یک موزیسین جوان و پیشرو بود. ایشان کارهای آوانگاردی انجام می دادند که برای ما الهام بخش بود. خوشحالم که اکنون می توانم با ایشان همکاری داشته باشم.
۱ نظر