گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

اتو کلمپرر

اتو کلمپررر (Otto Klemperer) آهنگساز و رهبر یهودی آلمانی است که از او به عنوان یکی از رهبران پیشرو قرن بیستم نامبرده شده است. کلمپرر در شهر برسلائو که در گذشته متعلق به آلمان و امروزه در کشور لهستان است، متولد شد. او پسر عموی ویکتور کلمپرر (Victor Klemperer) و پدر هنرپیشه آمریکایی، ورنر کلمپرر (Werner Klemperer) می باشد. کلمپرر موسیقی را ابتدا در کنسرواتوری فرانکفورت و بعد در برلین زیر نظر هانس فیتشنر (Hans Pfitzner) آموخت.

در سال ۱۹۰۵ در حالی که سمفونی شماره ۲ مالر “رستاخیز” را رهبری می کرد، با گوستاو مالر ملاقات کرد؛ آنان با یکدیگر دوست شدند و به پیشنهاد مالر، کلمپرر به عنوان رهبر اپرای آلمان در پراگ در سال ۱۹۰۷ منصوب شد.

مالر تصدیق نامه ای کوتاه درباره کلمپرر بر روی کارتی کوچک نگارش کرد و کلمپرر آن را تا آخر عمرش با خود حفظ نمود. در سال ۱۹۱۰ کلمپرر، مالر را در اجرای سمفونی شماره ۸ اش همراهی کرد. پس از آن چندین پست رهبری برای وی مقرر شد؛ در هامبورگ ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲ در بارمن ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۳، در اپرای استراسبورگ ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷، اپرای کولگن ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۴ و اپرای ویسبادن ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۷.

از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۱ رهبری اپرای کرول در برلین به وی واگذار شد، در این پست توانست اعتبار و شهرت خود را به عنوان هنرمندی برجسته در موسیقی نوین، ارتقا بخشد و آثار تازه ای را رهبر کند از جمله؛ “خانه مرگ” اثر لئوز جاناچک (Leoš Janáček)، اروارتانگ (Erwartung) اثر شوئنبرگ، “افسانه پادشان ادیپوس” اثر ایگور استراوینسکی (Igor Stravinsky) و “کاردیلاک” اثر پائول هیندمیت (Paul Hindemith). در سال ۱۹۳۳ زمانی که حزب نازی به قدرت رسید، کلمپرر که یک یهودی بود آلمان را ترک کرد، اگرچه پیش از آن مذهبش را به کاتولیک تغییر داده بود اما به تدریج به مذهب یهودی روی آورد.

کلمپرر در آمریکا به عنوان مدیر موسیقی ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس منصوب و در سال ۱۹۳۷ شهروند رسمی آمریکا شد. در لس آنجلس بیشتر کنسرتهایی ارائه می داد که آثار هنرمندان آلمانی را در برداشت از جمله؛ بتهوون، برامس و مالر. وی همچنین به کشورهایی همچون، انگلستان و استرالیا نیز سفر کرد.

در حالی که در سفرهایش به همراه فیلارمونیک لس انجلس، این ارکستر با رهبری او کاملا هماهنگ بود با اینحال کلمپرر دوره بسیار سختی را در جنوب کالیفورنیا برای تطبیق دادن خود با شرایط آنجا گذراند، موسیقی تکرار شده و قطعه های غم افزا، روحیه او را دگرگون می کرد.

پس از تکمیل فصل تابستان ۱۹۳۹ به همراه فیلارمونیک لس انجلس در تالار هالیوود بُل، کلمپرر خود به بوستون سفر کرد و در آنجا به اشتباه مبتلا به بیماری تومور مغزی شناخته شد و در پی جراحیهایی که روی مغزش انجام شد، فلج و دچار افسرگی شدیدی شد!

او به یک آسایشگاه فرستاده شد و زمانی که از آنجا فرار کرد! نیویورک تایمز جلدی را با عنوان “گم شدن کلمپرر” چاپ کرد و مدتی بعد او در نیو جرسی یافته شد و تصویرش پشت میله ها بر روی روزنامه هرالد تریبون (Herald Tribune) به چاپ رسید!

اگرچه پس از آن اتفاق وی قادر به رهبری فیلارمونیک بود اما پستش را به عنوان مدیر موسیقی آنجا از دست داد. پیش از آن، رفتار غیر معقولش او را به رهبری ناخوشایند در آمریکا بدل ساخت و بنابراین حرفه خود را در کشورهای دیگری در پی گرفت. در پایان جنگ جهانی دوم کلمپرر به قاره اروپا بازگشت و اپرای بوداپست را از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰ رهبری کرد.

Audio File
قسمتی از اجرای اتو کلمپر را ببینید

پس از آن رهبری ارکستر سمفونیک مونتریال، ارکستر کُلن، ارکستر عمارت کنسرت آمستردام (Concertgebouw) و فیلارمونیای لندن را عهده دار شد. حرفه او در سال ۱۹۵۴ توسط والتر لژه (Walter Legge) دگرگون شد، شخصی که اجراهای کلمپرر ازآهنگهای بتهوون و برامس را به همراه فیلارمونیک ضبط کرد و با برچسب EMI تولید کرد. کلمپرر اولین رهبر اصلی ارکستر فیلارمونیک سوئیس در سال ۱۹۵۹ بود. او همچنین در تالار اپرای رویال کانونت گاردن رهبری و مدیریت آن اپرا را بر عهده داشته و در سال ۱۹۶۳ “لوهنگرین” اثر واگنر را اجرا و ضبط کرد.

کلمپرر بیشتر به عنوان یک رهبر معروف است تا یک آهنگساز با آنکه وی قطعه های فراوانی نوشته است، شامل؛ شش سمفونی، نه کوارتت زهی و اپرای “هدف” (Das Ziel). وی خود به ندرت آهنگهایش را اجرا می کرد و اگرچه پس از او بیشتر آثارش اجرا و ضبط شد اما تا قبل از مرگش با شکست مواجه شدند.

در دیدارش به مونتریال و رهبری ارکستر، دچار حمله شدیدی شد و تنها قادر بود نشسته ارکستر را رهبری کند. شوربختی دیگر وی سانحه سوختگی بود که وی را بیش از پیش فلج ساخت! علی رغم بحران شدید سلامتی کلمپرر، کمک و حمایت طاقت فرسا و بی وقفه دخترش “لوته” در موفقیت دوباره وی نقش اصلی ایفا کرد. پسرش ورنر کلمپرر هنرپیشه بود و برای نمایشی که نقش کلونل کلینک را در برنامه تلویزیونی “قهرمانان هوگان” ایفا می کرد، معروف است. در سال ۱۹۷۰ کلمپرر به تبعیت کشور اسرائیل درآمد. در سال ۱۹۷۱ از رهبری کناره گرفت و در سال ۱۹۷۳ در سن ۸۸ سالگی در زوریخ سوئیس از دنیا رفت و در قبرستان اسرائیلیهای زوریخ به خاک سپرده شد.

بسیاری ازشنوندگان، کلمپرر را با ریتمی کند و آهسته می شناسند، اما آثار ضبط شده وی حاکی از آن دارد که آثار اولیه اش سرعتی بالاتر داشته است و کارهای بعدی وی حسی از نوع گمراهی و بی تکلیفی دارند، برای مثال یکی از آثار برجسته کلمپرر سمفونی شماره ۳ بتهوون است به نام پروژه “ارویکا”. بسیاری از این مجموعه در استودیو اجرا و ضبط و بسیاری از آن کنسرتها با رهبری وی به طور زنده پخش شد. آثار اولیه کلمپرر کنسرتهایی بود که در کلن در سال ۱۹۵۴ اجرا و بر روی نوار کاست ضبط شد (زمانی که او ۶۹ ساله بود). آخرین اثر ضبط شده اش در لندن به همراه ارکستر فیلارمونیا در سال ۱۹۷۰ زمانی که ۸۵ ساله بود، انجام شد.

همانطور که گفته شد، در سالهای آخر زندگی ریتم آثارش کندتر شده بود، در سال ۱۹۵۴ یک اثر که اجرایش ۱۵ دقیقه و ۱۸ ثانیه به طول انجامید را در سال ۱۹۷۰ در مدت ۱۸ دقیقه و ۴۱ ثانیه انجام داد! در واقع در سال ۱۹۵۴ در هر دقیقه ۱۳۵ ضربه و در سال ۱۹۷۰ به ۱۱۰ ضربه در هر دقیقه افزایش یافته بود.

آهسته شدن ریتم در آثار کلمپرر در ضبطهای به جای مانده از اواخر سنین ۷۰ و ۸۰ وی در آثار بسیاری به جای مانده همچون؛ سمفونی شماره ۳۸ اثر موتسارت در پراگ، این اثر را در دسامبر ۱۹۵۰ در سن ۶۵ سالگی به همراه ارکستر برلین اجرا کرد با زمان ۹ دقیقه و ۴۵ ثانیه و همان قطعه را در سن ۷۷ سالگی به همراه فیلارمونیای لندن با سرعت ۱۰ دقیقه و ۵۳ ثانیه رهبری کرد. بدون توجه به سرعت در آثار کلمپرر، همچنان قدرت فراوانی دارند.

در سال حدودا ۱۹۵۴ هربرت فُن کارایان تنها برای شنیدن رهبری کامپر در اجرای “اروئیکا” به آمریکا پرواز کرد و بعدها به او گفت: “من تنها به این خاطر اینجا آمدم تا از تو سپاس گذاری کنم و به تو بگویم امیدوارم زنده باشم و بتوانم رژه عزاداری (بخشی از قطعه اروئیکا) را به خوبی تو رهبری کنم!”

en.wikipedia.org

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

دیدگاه ها ۳

بیشتر بحث شده است