والتر در یکم نوامبر ۱۹۳۹ از راه دریا به ایالات متحده رفت. او در بورلی هیلز ساکن شد و با بسیاری از تبعیدی های آلمان مانند توماس مان همسایه بود. والتر تأثیر زیادی بر موسیقی گذاشت اما در کتاب خود به نام Of Music and Making که در سال ۱۹۵۷ می نویسد عنوان میکند که تأثیر زیادی از رودلف اشتاینرِ فیلسوف (Rudolf Steiner) گرفته است.
«من بسیار خوشبخت بوده ام که در کهنسالی خود با دنیای آنتروپوسوفی آشنا شدم و در چند سال اخیر نیز توانستم آموزه های رودلف اشتاینر را به خوبی مطالعه کنم. در این جا ما آن رستگاری که فردریش هولدرلین (Friedrich Holderlin) درباره اش صحبت می کند را به صورت عملی و کاربردی در می یابیم. در واقع من از برکت های آن بهره برده ام و در این کتاب نیز به اعتقاد خود به آنتروپوسوفی اعتراف نموده ام. هیچ گوشه ای از زندگی درونی من نیست که از آموزه های ارجمند رودلف اشتاینر تحت تأثیر قرار نگرفته باشد یا برانگیخته نشده باشد… من شدیدا به خاطر عمق بی پایان آموزه های اشتاینر از او سپاسگزارم… اینکه دوباره در زندگیم در حال آموختن چیزهای جدید هستم واقعا با شکوه است. حس می کنم که کل هستی من دوباره جوان شده است و این باعث قوت و طراوت من به عنوان یک موزیسین شده و حتی در آهنگ سازی من نیز این تأثیر را بر جای می گذارد».
والتر در طول اقامتش در ایالات متحده با بسیاری از ارکسترهای معروف آمریکا مانند ارکستر سمفونیک شیکاگو، ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس، ارکستر سمفونیک NBC، ارکستر فیلارمونیک نیویورک (که در این ارکستر از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ مشاور موسیقی اش بود اما پیشنهاد آنها را برای مدیریت موسیقی ارکستر رد کرد) و ارکستر فیلادلفیا کار کرد. والتر از سال ۱۹۴۶ به بعد سفرهای متعددی به اروپا انجام داد و به چهره موسیقیایی مهمی در سال های نخستین برگزاری جشنواره ادینبورگ و همچنین در سالزبورگ، وین و مونیخ تبدیل شد.
مهم ترین رویدادهای سال های آخر عمر او ضبط استریوی آثاری با ارکستر سمفونیک کلومبیا است. او آخرین کنسرت زنده خود را در ۴ دسامبر ۱۹۶۰ با ارکستر فیلارمونیک لس آنجلس و وان کلیبرن (Van Cliburn)، پیانیست، اجرا کرد. آخرین کار ضبط او عبارت بود از مجموعه ای از اورتورهای موتسارت که در اواخر مارس ۱۹۶۱ با ارکستر سمفونیک کلومبیا اجرا شد. درحالیکه والتر به عنوان یک یهودی تربیت شده بود در سال های آخر عمر خود به مذهب کاتولیک روی آورد.
آثار والتر بر روی صدها صفحه که بین سال های ۱۹۰۰ (زمانی که او ۲۴ ساله بود) و ۱۹۶۱ ضبط شده اند جمع آوری شده است. آشنایی بسیاری از علاقه مندان به موسیقی با والتر به گوش دادن به صفحه های استریوی او که در سال های پایانی عمرش ضبط شده بودند بر می گردد. اما بسیاری از منتقدان معتقدند که این صفحه ها نمی توانند نمایانگر هنر والتر در نقطه اوج خود باشند:
اول اینکه صفحه های آخر او گاهی فضایی صمیمی دارند که با فضای باشکوه، جدی و پرانرژی اجراهای ضبط شده او در دوره جوانی تعارض دارند، دوم اینکه کارهای والتر در سالهای پایانی زندگیش بر موسیقی آهنگسازانی از موتسارت گرفته تا مالر تمرکز دارد، در حالیکه او در زمان جوانی به رهبری کارهای جدید می پرداخت (از جمله آثار مالر).
با سپاس لطفأ از نمونه صوتی جهت درک بهتر استفاده کنید_