گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

خنیاگر پیانو؟(۱)

مروری کوتاه بر آلبوم «هفت روز دریا» اثر هوشیار خیام

هفت روز دریا با کارهای گذشته‌ی «هوشیار خیام» از جنبه‌هایی متفاوت است. این تفاوت نه به رسم برتر شمردن که به حساب برشمردن ویژگی‌های آثار گذشته‌ی اوست. اگر سه ویژگی اصلی قطعات پیانویی او را بهره‌گیری از امکانات پیانوی از پیش مهیا شده یا تغییریافته، کاربست بعضی تکنیک‌های مینی‌مالیستی (که این هر دو را می‌توان به پای رابطه‌ی او با مکتب نیویورک نوشت) و راه دادن اکنون موسیقی ایرانی (به پهنای سه دهه تجربیات موسیقایی) به ساختار نوازندگی پیانوی ایرانی بدانیم (۲)، آنگاه ناچاریم اذعان کنیم که اولی به کلی در این آلبوم غایب است و بر دومی هم تاکیدی نمی‌یابیم -هر چند به شکل گذرا در دل قطعات هنوز حضور دارد- و سومی هم دست‌کم به اندازه‌ی آلبومی مانند «تاتاری» ظاهر نیست. از همین روست که «هفت روز» دریا را میان آثار پیانویی هوشیار خیام متفاوت می‌بینیم.

هوشیار خیام هم مانند برخی دیگر از آهنگسازان امروزی خواه به دلایل اجرایی و اقتصادی و خواه به دلیل علاقه‌ی شخصی و توانایی تکنیکی آثار پیانویی زیادی ارائه کرده به شکلی که در چهار مجموعه‌ی تاکنون منتشر شده‌ی او (۳)پیانو نقش محوری داشته است همین موضوع او را در آستانه‌ی تبدیل شدن به آهنگساز اختصاصی پیانو قرار داده است.

از این جهت آلبوم مورد بحث در اینجا نیز دگرگونی‌ای در حرکت‌های پیشین او به حساب نمی‌آید، شاید حتا این حرکت به سوی آهنگساز پیانو بودن شتابی آگاهانه نیز گرفته باشد آنجا که او می‌گوید: «موسیقی من نوعی خنیاگری است» (۴)اگر موسیقی او خنیاگری است و روش آفرینش او نیز خنیاگرانه است پس فاصله‌ی میان آهنگساز و نوازنده از میانه برمی‌خیزد. خنیاگری رابطه‌ی مستقیم میان ذهن و زبان موسیقایی و ساز است. اگر جز این بپنداریم باید به پدیده‌ای بیاندیشیم که جهان انتزاعی موسیقی را در ذهن خود به مثابه ساز یک خنیاگر به کار می‌گیرد. طرح چنین وضعیتی و آزمودنش تا هنگامی که آهنگساز همچنان بر سازی که خود می‌نواخته متمرکز است نه دشوار بلکه تقریبا غیرممکن است، پس بهتر است با احتیاط صبر پیشه کنیم (۵).

از زاویه‌ی همین خنیاگری است که ممکن است یکی از آسیب‌های شایع رخ بنماید؛ نوعی سهل‌انگاری. به بیانی خودمانی‌تر پشت ساز نشستن و نواختن هر چه که دل تنگمان می‌خواهد و بعد انبوه و انبوه تولید کردن. خوشبختانه کارهای هوشیار خیام تا کنون متقاعدمان نمی‌کند که چنین وضعیتی در حال رخ دادن باشد. علاوه بر این در اینجا به سادگی می‌توان به مفهوم آفرینش هنری در موسیقی ایرانی که تا حدود زیادی هنوز جدانشدگی فعالیت آهنگسازی/نوازندگی را در دل خود دارد، دست یافت. استعاره‌ای که شاید در اصطلاح زیبا و آشکارا احساسی واژه‌ی «خنیاگری» نهفته است. آیا هوشیار خیام بازگشت به این زیرساخت ذهنی را آغاز کرده است؟

از سوی دیگر اگر رابطه‌ی خنیاگر را با سازش به یاد بیاوریم (یا به دور از سماجت و اصرار بر این تک واژه، نوازنده/آهنگساز) چالش دیگری پیش رویمان گشوده می‌شود و آن تاثیر توانایی‌های فنی نوازنده/آهنگساز است و بر افق ذهنی آهنگسازی‌اش. در چنین حالتی که خالق و مجری یکی شده‌اند بسیار دشوار است که فرض کنیم خالق می‌تواند چیزی خلق کند که مجری توان اجرایش را ندارد.بدین ترتیب مجری، خالق را بسیار نزدیک به خود نگاه خواهد داشت. این شکی است که در مورد همه‌ی نوازنده‌/آهنگسازها -به‌ویژه اگر بهترین‌های ساز خود نباشند- ذهن را می‌خورد.

از اینجا تا بداهه شدن فرآیند خلق تنها یک گام راه مانده است. خالق و مجری که یکی شده‌اند حالا کافی است که خلق در لحظه‌ی اجرا رخ دهد تا … به مدد ابزار ضبط دیگر نیازی هم نیست که این رخ‌داد پیش چشم ما به‌وقوع بپیوندد. راه هم باز شده بر خلاف اسلاف که از هرگونه نزدیک شدن به این نوع پدیده‌های شرقی‌مآب دوری می‌جستند، امروزه (باز هم به درازای چند دهه) این گرایش‌ها مشتاقانی هم دارد.

پی‌نوشت
۱- تقدیم به «آزاد حکیم رابط».

۲- این تقسیم بندی برگرفته از مرور کوتاهی است بر آلبوم «هزار اقاقی» هوشیار خیام که با عنوان «پیانوی ایرانی با طعم نیویورک» برای بخش ویترین ماهنامه‌ی فرهنگ و آهنگ نوشته شد.

۳- هفت روز دریا سومین مجموعه‌ی او بود، مدت زمانی کوتاه پس از انتشار آن، «تمام تو» که مجموعه‌ای از دونوازی‌های او و «امیر اسلامی» است، منتشر شد.

۴- نقل به مضمون از گفته‌های آهنگساز در جلسه‌ی نقد همین آلبوم به همت نشر موسیقی معاصر.

۵- همکاران دیگری هم در مورد آلبوم «تمام تو» بحث‌هایی مشابه را مطرح کرده‌اند، از جمله «کیاوش صاحب‌نسق» در پنجمین نشست نقد و بررسی موسیقی شهرکتاب.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است