پورقناد: آقای گل سرخی زمانی در رادیو عنوان رهبری داشتند که موسیقیدانان با سوادی فعال بودند، چطور کسی با ایشان مشکلی پیدا نمیکرد؟
– به طور کلی گلسرخی مرد بسیار خوبی بود. یادم هست که وقتی یک روز حقوق ما دیر شده بود به اتاقشان رفتیم و با دوستانمان نشسته بودیم و اعتراض میکردیم. ایشان در صندوق خودشان را باز کردند و به ما پول دادند و گفتند که هر وقت حقوقتان را گرفتید بیارید و به من بدهید و به این راحتی مشکل ما را حل کرد!
خادمی: درباره حضور آقای شهبازیان، چه کسی از ایشان دعوت کرد و به چه شکلی وارد ارکستر شدند؟
– ما همزمان با هم در رادیو بودیم و یک مدتی ایشان با آقای گلسرخی و بعد با آقای ابتهاج کار کردند؛ البته راهمان جدا شد و فعالیت ما هر کدام به سمت و سوی دیگری رفت و من از سال ۱۳۵۸ کنارهگیری کردم ولی ایشان فعالیت خود را در رادیو و تلویزیون ادامه داد.
خادمی: به نظر میرسد با توجه به اجراهایی که شما داشتید، به بعضی از خوانندههای زن مانند مرضیه، سیما بینا در مقایسه با خوانندههای دیگر مثل پوران، الهه و… عنایت ویژه داشتید، کمی در این مورد توضیح دهید؟
– دلیل آن این است که خانم مرضیه بیشتر در رادیو رفت و آمد داشت و خودش را کمتر آلوده کاباره کرد و به کاباره نرفت ولی بعضی از خوانندهها از رادیو کناره گرفتند ولی مرضیه این کار را نکرد. خانم مرضیه یک برنامه تلویزیونی بیشتر ندارد و حتی راضی نمیشد در تلویزیون بخواند.
پورقناد: دلیل استعفای شما از رهبری ارکستر در سال۱۳۵۸ چه بود؟
– بله من رهبر بودم. دلایل استعفای من این بود که میدیدم آنطور که دلم میخواهد نمیتوانم کار کنم. من هیچوقت آمادگی نداشتم که کار مناسبتی انجام دهم. آنها توقع داشتند که فعالیت ما در زمینه سرود باشد و این میسر نبود؛ چراکه به موسیقی بها داده نشد. به همین دلیل بهتر دیدم که کنار روم. از آن زمان، بود و نبود موسیقی را زیر سوال بردند که این موضوع هنوز هم حل نشده است. به هر حال پشتوانه موسیقی ایران فلاسفه و دانشمندان بزرگ مانند فارابی، ابنسینا و عبدالقادر مراغهای هستند که هر کدام از آنها وزنهای در عالم هستند.
مثلا بوعلیسینا به عنوان یک حکیم است و نمیتوانیم بگوییم که به عنوان یک دانشمند چون موسیقی کار میکند پس کار حرام انجام میدهد. حتی ابن سینا، جواب کسانی که کارش را حرام میداند این طور داده:
کفر چو منی گزاف آسان نبود / محکم تر از ایمان من ایمان نبود / در دهر چو من یکی و آن هم کافر / پس در همه دهر یکی مسلمان نبود…
ما نمیتوانیم بگوییم انسانی مانند بوعلی سینا کار حرام انجام میدهد؛ چراکه بوعلی سینا خودش دانشمند بوده و خوب و بد را هم تشخیص میدهد. سوال همه ما این است که اگر موسیقی بد است، پس نباید اصلا از آن استفاده کنیم مثلا در تلویزیون صدای ساز را پخش میکنند، بدون آنکه ساز را نشان دهند، صدا را میشنوی ولی حرکات زیبای نوازنده را نمیتوانیم ببینیم. موزیسینها دوست دارند در جامعه سربلند باشند و زیر سوال بردن کار موزیسینها کار درستی نیست.
خادمی: در فاصله بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۶ که شما از ارکستر استعفا دادید، وارد حوزه موسیقی فیلم شدید. در این زمینه توضیحاتی بدهید.
– من مدتی خانهنشین شدم؛ چون همزمان با تعطیلی دورههای عالی بود و همچنین همزمان با انقلاب فرهنگی بود و من از مدرسین هنرکده ملی بودم؛ بنابراین آنجا هم که تعطیل شد بیکار بودم و بیکاری را نمیتوانستم تحمل کنم، بنابراین بلافاصله پیشنهاد موسیقی سریال «سربداران» به من شد.
پورقناد: آیا قبل از این اثری برای ارکستر سمفونیک نوشته بودید؟
من سالیان سال مدرس بودم ولی اثری سمفونیک ننوشتم اما دوست داشتم این کار را انجام دهم. همچنین ارکستری وجود نداشت که خودآزمایی کنم؛ در همین راستا، با سفارش این اثر، موقعیتی فراهم شد که نوشتن برای یک ارکستر کامل را تجربه کنم. پس از آن موسیقی سریال «ابن سینا» به من داده شد که باز با ارکستر بزرگ کار کردم.
بعد از چند سال قطعهای را که برای ابنسینا نوشته بودم را به صورت یک مجموعه سمفونیک در آوردم که آن را با ارکستر سمفونیک باکو هم اجرا کردم. همچنین یک اجرای صحنهای هم در تهران در سال ۱۳۷۰ داشتم.
۱ نظر