درباره دیگر همکارانت چطور؟
سالهاست که گیدون کرمر (Gidon Kremer) را می شناسم، و رافائل الگ (Rafael Oleg) را از زمانیکه جایزه مسابقات مسکو را برنده شد می ستایم. من و او اکنون از اعضای هیئت داوران هستیم. من همیشه مشغول نواختن و تدریس هستم. اکنون، در حالت کلی با نوازندگان با استعداد چینی، ژاپنی و کره ای در ارتباطم مانند جولیا کرانک (Julia Krank)، نوازنده کانادایی متولد کره که جایزه مسابقات ایندیانا پولیس را برد… تعدادشان زیاد است!
همچنین جشنوارهای را در استونی به افتخار پدرم و یکی را در ایسریون آلمان به نام خودم پایه گذاری کردم. اما هماهنگی آنها را خودم به عهده نگرفتم.
در عوض چندین کنسرت در کرمز نزدیک وین در کشور اتریش اجرا خواهم کرد. سپس برنامه موسیقی مجلسی با همکارانم و خانواده ام یعنی همسرم و پسرم خواهد بود.
ما کوئینتت پیانو برامس را در F مینور با مایکل نوتاس (Michael Notas)، ویولونسل نواز خارق العاده، از مونخن و چندین تریو مانند تریو های چایکوفسکی و راخمانینوف (Rachmaninov) را ضبط کردیم. نوتاس موسیقی روسی را خیلی خوب درک می کند.
مهارت های اجرای واقعی همیشه من را تحت تاثیر قرار داده و شگفت زده می کنند، اما آیا نوازندگان غیر روسی معمولا درک درستی از تفسیر موسیقی روسی دارند؟
نه، نه همیشه. پدر من هیچگاه این طرز فکر را نداشت چون در این صورت باید می گفت که انگلیسی ها نمی توانند موسیقی فرانسوی بنوازند و برعکس! انسان های با استعداد از حد و مرز موسیقی خاص هر کشور فراتر می روند، آنها می توانند استیل و ویژگی های ملی موسیقی یک کشور دیگر را درک کنند.
من همیشه تمام تلاشم را در نواختن بتهوون و برامس در آلمان یا راول (Ravel) و سن سانس (Saint Saens) در فرانسه می کنم، نمی دانم تا چه حد موفق هستم. امیدوارم که کارم قابل قبول باشد. زمانی که کنسرتو الگار را در لندن اجرا کردم، کار خوبی از آب درآمد چون من واقعا عاشق این قطعه هستم.
البته در اجرای اول همه چیز فرق می کند، رسم و رسوماتی در کار نیست. در حالیکه زمانی که یک موسیقی رسم و رسوم مختص خودش را دارد، اجتناب از آنها غیر ممکن است. قطعه های ضبط شده اجرای کنسرتو الگار توسط منوهین ۱۵ ساله، هایفتز (Heifetz) و سمونز (Sammons) همگی خارق العاده اما بسیار متفاوتند!
می دانید، پدر من کنسرتو الگار را فقط یکبار در سیکل ۱۹۴۶ پنج برنامه که شامل موزار، باخ، بتهوون، برامس و چایکوفسکی می شد نواخت و در تابستان همان سال کنسرتوهای الگار، سیبلیوس و والتون را آموخت. اجراها همه عالی بودند و والتون نیز در نامه ای او را تحسین کرد.
با سلام به دست اندرکاران سایت پر بار گفتگوی هارمونیک
از آن جائی که ” گفتگوی هارمونیک ” حاوی مطالب تحقیقات همه جانبه در زمینهء موسیقی و بویژه موسیقی کلاسیک است و تاثیر هیچ هنری بر انسان به اندازهء هنر اول یا همان موسیقی نمی رسد به همین خاطر شما را در وبلاگم لینک کردم