در شکل ۶ جمله کنترپوانتیک بعدی را می بینید که اولین خط، ساز سهتار، دومین خط بخش مضرابی و سومین خط بخش کششی است. پایور بر روی حرکت پهلویی ملودی سه پاساژ به هم پیوسته را در نظر گرفته که در نوشتن آنها، کمترین حد دیسونانس را در نظر گرفته است.
در ادامه ملودی سهتار که بسیار ساده تصنیف شده (میزان ۳۸)، پایور سعی کرده بوسیله تنوع ریتم و نوشتن پاساژهای پایین رونده، بخش سهتار را رنگآمیزی کند.
پس از این بخش، تکرار کانن مانند جمله سهتار را میشنویم که از آخرین نت سهتار آغاز میشود که همان طور که در بخشهای قبلی گفته شد، در دستنویس اولین نت در میزان ۴۷ و ۴۹ که ارکستر جمله سهتار را تکرار میکند، فاصله دیسونانس نوشته شده بود ولی به احتمال قوی پایور به دلیل وجود این نت در ضرب قوی میزان، آنرا در اجرای استودیویی تغییر داده و با این تغییر فاصله کنسونانس حاصل شده است.
در میزان ۵۶، یک پاساژ به هم پیوسته از طرف سهتار و با حرکت معکوس آن بخش کششی ارکستر داریم که بر خلاف بیشتر پاساژنویسیهای پایور، دو نت دیسونانس دارد، ولی این جمله کوتاه هم به خاطر حرکت سریع معکوس، نامطبوع به گوش نمی رسد؛ در چهار میزان بعد هم این اتفاق در یک پاساژ که با سرعت بیشتری نواخته میشود، به چشم می خورد که البته به گوش نمی رسد.
تصویر شماره ۷
بشنوید اجرای این بخش را توسط ارکستر سازهای ملی وزارت فرهنگ و هنر
در میزان ۶۵ (شکل ۷) که در این تصویر به صورت خلاصه شده بخش سهتار را در خط بالا، بخش کششی را در خط وسط و بخش مضرابی را در خط پایین میبینید، اتفاق کنترپوانتیک دیگری روی می دهد.
در این قسمت باز پاساژهایی را می بینیم که کمترین میزان دیسونانس را تولید کرده و به یک نت همصدا در ضرب قوی میزانها میرسند (البته به جز در میزان ۶۷) که البته این همصدایی، ناگهان ارکستر را کم حجم میکند ولی میزان ۶۷ به خاطر وجود نغمه سل، این کم حجمی را ندارد و به عقیده نگارنده بهتر بود در دیگر میزانهای این بخش نیز، آهنگساز حداقل یک نت کونسونانس را میگنجاند.
از میزان ۷۰ (شکل ۸) باز شاهد یک حرکت کنترپوانتیک هستیم که در تصویر پایین بخش کششی را بالا و بخش مضرابی را در پایین میبینید:
تصویر شماره ۸
بشنوید اجرای این بخش را توسط ارکستر سازهای ملی وزارت فرهنگ و هنر
در پارتهای کششی، موتیفهای سه نتی را میبینیم که از یک چنگ و یک تریوله که در زمان آن یک دولاچنگ و یک چنگ است تشکیل شده است. در زمان نت چنگ بخش کششی، مضرابیها یک تریوله را با دیرند دولاچنگ که حرکت پهلویی دارد، مینوازند که بعد از آن تریولهی دیگری که به حالت پاساژ نوشته شده همزمان با بخش تریوله کششی اجرا میشود، در این بخش میبینیم که چطور بوسیله تمهای مجرد در کنترپوان، بخش مضرابی و کششی به ترتیب توجه شنونده را به خود جلب میکنند.
در فن کنترپواننویسی، استادان پیشنهاد میکنند که طوری همه بخشها نوشته شود که گویی همهی آنها در درجه اول اهمیت هستند؛ پایور نیز به این موضوع واقف است ولی با مهارت گاهی ارزش ملودیک یک بخش را چنان بالا میبرد که تمام توجه شنونده به نرمی از سویی به سویی دیگر میرود.
در میزان ۷۹ یک پاساژ که به وسعت چهارمِ درست، به صورت رفت و برگشتی نوشته شده است، نواخته می شود که با تغییر دو نغمه آن، این جمله پایهای می شود برای ورود سهتار به گوشه دلکش:
تصویر شماره ۹
بشنوید اجرای این بخش را توسط ارکستر سازهای ملی وزارت فرهنگ و هنر
در گوشه دلکش، چند میزان ارکستر به حالت سه بخشی در میآید و چنین مینوازد:
تصویر شماره ۱۰
بشنوید اجرای این بخش را توسط ارکستر سازهای ملی وزارت فرهنگ و هنر
خط اولی را که در تصویر میبینید سهتار می نوازد و خط دوم که ساده شده همان بخش است (و البته موازی آن بخش میتواند محسوب شود)، سازهای کششی و خط سوم را مضرابیها مینوازند.
واقعاً سایتتون ارزش بازدید داره؛ هر چقدر داخلش میگردم درباره موسیقی و هنر مطالب مفید پیدا میکنم
متشکرم از نوشته های هدفمند و منظمتون..
خیلی هالی هست نوشته هاتون مرسی
سلام سایت خوبی دارید واقعا ممنونم از سایت خوبتون و این همه زحماتتون!!!
من به سه تار خیلی علاقه دارم
عالی بود ممنون
متفاوت ترین سایتی بودین که دیدم
عالیییییی
عالی و مفید و ماهورم عالی