راجع به کر فلوت توضیح بدهید.
کر فلوت گروهی است که از سازهای مختلف خانواده فلوت تشکیل شده که این سازها عبارتند از پیکولو، فلوت، فلوت آلتو و فلوت باس، فلوت کنترباس. در خارج از ایران کر فلوت خیلی مورد استقبال قرار گرفته و قطعات زیادی را برای این ارکستر ساخته و تنظیم کرده اند.
من معتقدم اگر این ارکستر در ایران تشکیل شود طرفداران بسیاری پیدا خواهد کرد و فرصت خوبی برای نشان دادن استعدادهای جوان و بیشتر شدن تجربه ی نوازندگان جوان فراهم خواهد شد. البته برای این ارکستر به یک رهبر احتیاج هم داریم. به نظر من سعید برای رهبری این ارکستر خیلی مناسب است چراکه هم با رهبری آشنایی دارد و هم خود یک نوازنده ی فلوت حرفه ای است. اخیراً من به همراه همسرم سعید تقدسی در شهری که او تدریس می کند (Gossau / Suess)، یک ارکستر فلوت تشکیل دادیم که از شاگردان من و سعید تشکیل شده؛ آخرین کنسرت ما قبل از سفر اخیرم به ایران بود که برای کریسمس برنامه اجرا کردیم که رهبری این گروه هم با سعید بود.
خانم نوایی از شما کاری منتشر شده است؟
بطور رسمی نه ولی چون در سال های گذشته اجراهای زیادی با خواهرم فرزانه داشتم، همسرم سعید از این اجراها یک مجموعه ای تهیه کرد که در تولد ۵۰ سالگیم به من هدیه داد. البته یک اثر به همراه خواهرم فرزانه نوایی با آهنگسازی آقای حسین علیزاده سالها پیش ضبط کردیم که همراه با اشعار احمد شاملو به انتشار رسیده است.
آقای تقدسی بازنشسته شدند؟
نه ایشان ۵ سال دیگر بازنشسته می شوند.
از اجرای اخیرتان در ایران بگویید
من در این سال ها خیلی علاقه نداشتم در ایران برنامه اجرا کنم. لذا در این مدت هر وقت به ایران می آمدم بدون ساز و فقط برای دیدن خانواده می آمدم. چند مدت قبل آقای کوشان پور به من تلفن کرد و از من خواست که در ایران برنامه اجرا کنم. این دقیقاً زمانی بود که من قرار بود به ایران بیایم و زمانی که به ایران آمدم با ایشان صحبت کردم و خیلی علاقه مند شدم که در ایران برنامه اجرا کنم.
بعد از آن با خانم قوام صدری در این رابطه صحبت کردم که ایشان هم استقبال کرد و قرارشد که با هم در ایران برنامه اجرا کنیم. قرار شد در تاریخ ۸ و ۹ بهمن کنسرت داشته باشیم. البته ناگفته نماند این در حالی بود که من بعد از فوت خواهرم ۱۰ سال بود که کنسرت نداده بودم و در این مدت هر زمانی که ساز می زدم صدای هارپ فرزانه را در گوشم می شنیدم و این باعث می شد که نتوانم اجرای برنامه داشته باشم. با این وجود این بار تصمیم داشتم که هر طور شده در ایران به اجرا برنامه بپردازم.
متاسفانه اجرای برنامه به خاطر یک سری مشکلات شخصی که برای خانم قوام صدری پیش آمد با ایشان منتفی شد. (در حالیکه قرار برای اجرای برنامه هماهنگ شده بود) من بلافاصله با خانم موحد تماس گرفتم که نوازنده پیانو معرفی کند. خانم موحد، خانم آرپینه را به من معرفی کردند و خوشبختانه ما در کوتاه ترین زمان ممکن توانستیم قطعات را با هم کاملاً هماهنگ کنیم که این هماهنگی منجر شد به دو اجرا در تاریخ های ۸ و ۹ بهمن و اجرای جشنواره فجر. اجرای ۸ بهمن برای من یک اجرای تاریخی بود. چرا که بعد از ۱۰ سال دوری از صحنه و ۳۵ سال دوری از ایران توانستم بار دیگر به روی صحنه بیایم.
از شاگردهایتان بگوئید…
من شاگردهای بسیار با استعداد و خوبی دارم که بطور مثال در ۱۵ سالگی کارمن فانتزی و قطعات پرکوفیف را اجرا می کنند! این در حالیست که این شاگردها قصد ادامه تحصیل در مقاطع عالی در رشته ی موسیقی را ندارند.
به قول گونترام سیما (Guntram Simma) مدیر مدرسه دربیرن، من کنسرواتوار خودم را در آن مدرسه دارم و در سطح خیلی بالا با شاگردانی کار می کنم که مایل به یادگیری هم باشند نه اینکه برای وقت گذراندن آمده باشند! اکثر شاگردانم در کنکور ها و مسابقات حوزه ای و سراسری، موفق به دریافت جوایز اول می شوند و از همین رو انگیزه ادامه تحصیل در دانشگاه موسیقی را پیدا می کنند.
مجله گزارش موسیقی
۱ نظر