تاریخچهی نغمهنگاری و ضبط ردیف
قدمت اولین نغمهنگاری ردیف به روش غربی به دورهی اولین آشنایی ایرانیان با این فن بازمیگردد؛ یعنی زمانی که موسیو لومر فرانسوی برای تاسیس دستهجات موزیک نظام به ایران آمد. اولین تلاشی که به طور مشخص بخشهایی از نغمههای موسیقی ایرانی را به وسیلهی نت نویسی غربی مکتوب کرده مربوط به همین نظامی فرانسوی است. اگر چه از دیدگاه امروزی و با تعریفی که در این مقاله برای یک نغمهنگاری ردیف ارائه شد به سختی میتوان آنرا نگارش ردیف به شمار آورد اما در برخی از نوشتهها از این اثر به عنوان اولین نغمهنگاری ردیف یاد شده؛ زمان چاپ این اثر سال (۱۲۷۹ خورشیدی =۱۹۰۰ میلادی) (لومر/صهبایی ۱۳۸۲: ۱۰) است.
پس از آن نغمهنگاری دیگری توسط سالار معزز (از شاگردان لومر و رئیس شعبهی موزیک نظام مدرسهی دارلفنون) از روایت حسین خان هنگ آفرین تحت عنوان «دستگاه ماهور» انجام شد، این نغمهنگاری که گوشههای دستگاه ماهور را در قالبهای متریک برای ساز ویلن (یا بنا به نوشتهی ابتدای کتاب «ویلن یا تار») مکتوب ساخته است (تجویدی ۱۳۷۰: ۲۹) در سال ۱۲۹۰ در برلین به چاپ رسید، بدین ترتیب این نمونه را باید اولین نغمهنگاری ردیف مطابق با تعریف مقالهی حاضر دانست (۷).
دو مورد بعدی که زمان نگارششان تقریبا نزدیک است عبارت است از: نغمهنگاری مهدیقلی هدایت (مخبر السلطنه) از اجرای مهدی صلحی ( مشهور به منتظم الحکما و خلیفهی کلاس میرزا عبدالله) که نمونهی خطی و چاپی آن موجود است و نگارش علینقی وزیری از ردیف آقا حسینقلی که متاسفانه جز چند دستخط کوتاه چیزی از آن باقی نمانده است (۸).
این دو مورد را میتوان اولین تلاشها برای نغمهنگاری روایت مشخصی از ردیف به حساب آورد. بر این اساس از نوشتههای لومر و سالار معزز که صرف نظر شود ابتدا نغمهنگاری وزیری صورت گرفته و سپس هدایت (۹). پس از آن تا مدتی نغمهنگاری جدیدی از ردیف انجام نشد تا زمانی که صبا در سال ۱۳۲۸ اولین جلد دورههای آموزش سنتور خود را منتشر کرد.
سپس در سال ۱۳۴۲ موسی معروفی «ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی» را منتشر کرد که اولین نغمهنگاری کامل ردیف است. در حدود ۳ دهه بعد از این تاریخ تعداد نغمهنگاریها و ضبطهای ردیف رو به افزایش گذاشت. تا پیش از این دوره، ثبت ردیف تنها به منظور نگهداری از گزند زمان و تحلیل علمی صورت میگرفت (دورههای صبا استثنا است)، اما با افزایش هنرجویان و رویکرد هنرآموزان به آموزش ردیف به عنوان بخش اصلی دورهی آموزش موسیقی ایرانی، توجیه اقتصادی نیز به سایر ملاحظات افزوده شد و چاپ نگارشهای مختلف ردیف را برای ناشران جالب توجه کرد.
پی نوشت
۷- در زمان نگارش نخستین ویراست این مقاله، درست در جای این جملات نوشته بودم: « پس از آن نغمهنگاری دیگری توسط سالار معزز (از شاگردان لومر و رئیس شعبهی موزیک نظام مدرسهی دارلفنون) از روایت حسین خان هنگ آفرین تحت عنوان «دستگاه ماهور» انجام شد، هر چند که از کیفیت آن اطلاعی به دست نیامد اما احتمالا مانند نگارش لومر بخشی برای همراهی (آکومپانیمان دست چپ) در ساز پیانو به آن افزوده شده به همین دلیل این نگارش نیز مانند مورد قبلی با تعریف مقالهی حاضر نغمهنگاری ردیف به حساب نمیآید.» متاسفانه در آن هنگام هیچ سندی از نغمهنگاری سالار معزز در دسترسم نبود جز چند اشاره در کتابشناسیها به اثری برای پیانو یا پیانو و یلن که امروز برایم روشن شده، اثری است با عنوان «فانتزی ماهور» و نه ردیف مورد بحث در اینجا، به همین دلیل در نسخهی اول این مقاله که در کتاب سال شیدا منتشر شد شرح نگارش سالار معزز اشتباه آمده و نغمهنگاریش نیز در فهرست ردیفها ثبت نشده است.
۸- گویا وی تمامی ردیف میرزا عبدالله و دستگاه شور و همایون و ماهور آقاحسینقلی را نغمهنگاری کرده بوده است. بخش اعظم این نغمهنگاریها در جریان سفر وی به اروپا در سال ۱۹۱۸/۱۲۹۷ (م/ه.ش.) از میان رفته (سپنتا ۱۳۸۲: ۷۷). تنها بخش کوچکی از نغمهنگاری ردیف میرزا عبدالله وی (مختصری از آواز چهارگاه) در کتابخانهی هنرستان موسیقی نگهداری میشود. سپنتا بخش کوچکی از همین نغمهنگاری را پیشتر در مقالهای دیگر به شکل تصویر منتشر کرده بود (سپنتا ۱۳۷۲:۲۴). همچنین یک صفحه از نغمهنگاری وزیری از ردیف آقا حسینقلی (دستگاه شور) به صورت عکس در (وهدانی ۱۳۷۶: ضمیمه؛ تصویر ۱) چاپ شده که معلوم نیست در کجا نگهداری میشود. تاریخ دقیق نوشته شدن این نوشتهها نامعلوم است. سال درگذشت میرزاعبدالله را ۱۲۹۷ (سپنتا ۱۳۸۲: ۷۷) (خالقی ۱۳۷۶: ۱۳۰) (یا ۱۹۱۹/۱۲۹۸ (سپنتا ۱۳۷۷: ۱۲۶)) و آقاحسینقلی را ۱۲۹۴ (سپنتا ۱۳۸۲: ۸۲) ذکر کردهاند از سوی دیگر خالقی در «سرگذشت موسیقی ایران» شرح میدهد که کار ضبط ردیف میرزا عبدالله یک سال و نیم به طول انجامیده (خالقی ۱۳۷۶: ج۲، ۴۶) و کار ثبت ردیف با آقا حسینقلی چند ماهی (خالقی ۱۳۷۶: ج۲، ۴۷) و همچنین اشاره میکند که وزیری ابتدا به کار بر روی ردیف میرزا عبدالله پرداخته و سپس ردیف برادرش را نغمهنگاری کرده است. از آنجا که در مدارک هیچ اشارهای یافت نمیشود که تایید کند وزیری همزمان روی ردیف دو برادر کار میکرده، بنابراین باید نتیجه گرفت که تاریخ انجام این دو نغمهنگاری قطعا پیش از سال ۱۲۹۴ بوده است. از سوی دیگر آغاز آشنایی وزیری با برادران فراهانی را سالهای ۱۲۸۲ تا ۱۲۸۵ ذکر کردهاند (میرعلینقی ۱۳۷۷: ۵۷۷). با در نظر گرفتن این که آقا حسینقلی از وزیری درخواست کرده بود در مقابل اجازهی این نغمهنگاری به فرزندش (علیاکبر شهنازی متولد ۱۲۷۶) خواندن «نت» بیاموزد تاریخ انجام این کار را باید بین ۱۲۸۷ تا ۱۲۹۰ حدس زد، چرا که ذکر شده در زمانی که وزیری شهنازی را درس میداده وی تقریبا ۱۴ ساله بوده است. پورعیسی (۱۳۹۰: ۱۴) در مقدمهی کتابش با استنباط از نوشتههای خالقی تاریخ این نغمهنگاری را ۱۲۸۶ تا ۱۲۹۰ ذکر کرده است.
۹-
تقریبا همزمان با همین دوره دو نمونهی جالب دیگر وجود دارد که باید از آن یاد کرد: ۱- «ابراهیم منصوری» نوازندهی ویلن هنگام درس گرفتن از «حسین خان اسماعیلزاده» ردیف وی را نغمهنگاری میکرده (ستایشگر ۱۳۷۶: ۵۱۸) (مشحون ۱۳۸۰: ۶۱۰) و بنا به گفتهی خودش این نوشتهها را به شاگردانش تعلیم میداده است (مشحون ۱۳۸۰: ۶۱۱). در گفتگویی که حسن مشحون از او نقل کرده میگوید: «…آنچه میآموختم [از حسین خان] به نت در میآوردم […] سپس خود به تاسیس کلاس ویلن پرداختم…»، او کلاسش را در حدود ۱۲۹۶ دایر کرده (ستایشگر ۱۳۷۶: ۵۱۸) اگر همهی تاریخهای موجود درست باشد باید پذیرفت که نغمهنگاری وی تقریبا کمی پس از نغمهنگاری وزیری (۱۲۹۰-۱۲۸۷) صورت گرفته و احتمالا دومین نغمهنگاری ردیف (البته منتشر نشده) به معنی مورد پذیرش این مقاله است. متاسفانه از سرنوشت این نوشتهها نیز مانند نوشتههای وزیری اطلاعی به دست نیامد. ۲- «رساله موسیقی» گردآوری «ک. پرورش» جلد اول، طهران: کتابفروشی پرورش(چاپ دانش)، فروردین ۱۳۱۷. هر چند این کتاب حاوی هیچ نغمهنگاریای نیست اما از این جهت که دربارهی دستگاههای موسیقی ایران نوشته شده حائز اهمیت است. مولف این کتاب دستگاهها را سیزده تا شمرده و از آنان تحت عنوان «ردیف دستگاهها» یاد کرده است. نکتهی جالب کتاب این است که گردآورندهی آن «کرد بیات» را که معمولا (و به خصوص در دورهی مورد بحث) یکی از متعلقات شور به حساب میآید دستگاهی جدا دانسته است. وی همچنین در کتابش اشعاری را آورده است و توصیه کرده که هر کدام بهتر است در کدام گوشه خوانده شود. از این دیدگاه احتمال دارد بتوان این کتاب را به عنوان نوعی یادآوری کننده و شاید اولین گامها برای ثبت ردیف آوازی در نظر گرفت، هر چند که ظاهرا در خود کتاب اشارهای به این موضوع نیست. (اطلاعات این کتاب را محسن حجاریان در اختیار قرار داد).
۱ نظر