Antonio Stradivari Messiah Violin 1716
مقاله ایی که در پیش روی دارید گزارشی است از روند بررسی و در بخشهایی باز سازی هندسی ساختمان ویلن؛ تلاشی در جهت شناخت و یافتن صحت و دقت هر چه بیشتر الگوی ویلن مسیح، که با استفاده از نسخه نمونه برداری شده استادانه، تحت عنوان و نام استاد جان دیلورث و همچنین با حمایت و پشتیبانی موزه اشمولم در اکسفورد انگلستان به چاپ رسیده است. ما در این مقاله رسما به تمامی تلاشهایی که در این راستا برای انتشار این طرح به انجام رسیده است، ارج می نهیم.
همچنین طرح این مطلب را ضروری می بینم، مجموعه ایی که ملاحظه خواهید کرد و در آینده با توجه به شرایط موجود تلاش بر ادامه آن خواهد بود، به واسطه گستردگی کار و تنوع بخشها در این مقوله از دنیای ویلن، ادامه آن شاید با ترتیب خاص و زمان بندی مشخص ارائه نگردد.
هم اکنون ۸ ماه از آغاز این پروژه می گذرد و شاید همچنان صلاح بر این بود تا آن را تکمیل تر نموده و بعد ارائه می نمودیم اما به دلیل تشخیص مدیریت محترم سایت اینگونه تصمیم گرفته شد و ما نیز ارائه آن را با توجه به حجم کار و همچنین صبر و شکیبایی مخاطبین پذیرفتیم. بدین سبب پیشاپیش از همه دوستان و مخاطبین گرامی برای تحقق این مهم سپاسگزارم.
هدف این متن در نهایت شناخت هر چه بیشترآنچه را که به عنوان طرح و یا الگوی ویلن می شناسیم، می باشد؛ اینکه براستی باید برای پژوهش و در ادامه، کاربرد طرح ها به چه نکاتی توجه کرده تا بتوانیم مبنای استفاده از الگوها را بیابیم.
روندی که به طور معمول در بین سازندگان ساز به عنوان شیوه ای برای ساخت اعمال می شود و طبیعتا هنگامی که این اطلاعات با هر علتی به موضوعاتی تبدیل شده اند که مورد توجه سازندگان ویلن قرار می گیرد، منطقی است که در نظر بگیریم در این میان سازندگانی هستند که با دقت و حساسیت بیشتر برای حصول واقعیت بر مبنای آنچه بیان می شود در این مسیر گام بر می دارند و حتی بهتر است که بگوییم منطقی است وقتی اقدام به ساخت ویلنی بر مبنای الگویی مشخص می کنیم، از جزئیات مهندسی ساز مربوطه اطلاعات لازم و صحیح را داشته باشیم زیرا که ما در روند تولید ویلن اگر هدفمان برابری قطعی اندازه های هندسی ساز با الگوی مکتوب شده باشد، باید همه بخشها و زوایای هندسی مکتوب شده بوسیله افراد و یا هر مجموعه ایی با یکدیگر انطباق داشته و بیانگر همان سازمتحدالشکل مذکور باشد.
به تعبیری دیگر، نماهای معین شده برای یک ساز باید با دقتی ترسیم شوند که شخص سازنده ساز برای الگو برداری دچار ابهام عدم انطباق نشود و این اندیشه قالب نگردد که این ترسیم دچار خطای عمدی و یا سهوی است.
معمولا هر نما بیانگر مشخصات هندسی قسمتی از یک ویلن می باشد که باید بدرستی و با اندازهای استاندارد قید گردد.
هنگامی که این نماها را بر روی یکدیگر در موقعیت خود مستقر می کنیم، نباید اختلافی بدست آید و یا اگر اختلافی هست باید در مورد آن در توضیحات اطلاعاتی مکتوب شود و یا ناهماهنگی در انطباق نما ها اگر به این علت می باشد که فقط ۱ نما صحیح و یا صحیح تر است و سایر نماها خطا داشته و یا دقیق نیستند باز هم باید به این نکته اشاره نمود و یا اینکه حداقل به این موضوع اشاره شود که برای الگو برداری، آن نمای صحیح تر را مورد استفاده قرار دهید و یا اگر به هر دلیلی طرح مذکور نمایشی است و فقط جنبه تبلیغاتی داشته و یا به عنوان استفاده در قاب عکس می باشد، ذکر این مسئله نیز ضروری به نظر می رسد تا افراد پیش از تهیه و یا کاربرد آن از میزان کیفیت و دقت آن مطلع شده و شرایطی مناسب را برای استفاده صحیح و یا تصمیمات خود در این مقوله فراهم سازند.
۱ نظر