مقدمه: چندین سال است که دکتر حسین عمومی نوازنده نی و پژوهشگر موسیقی ایرانی، در برنامه ای کوتاه مدت به تدریس روشی می پردازد که بوسیله آن، گوشه های مدال ردیف به هنرجویان غربی و ایرانی آموخته می شود؛ این شیوه آموزش را او «پیش ردیف» نامیده است. دکتر حسین عمومی برای سهولت درک هنرجو در فهم ردیف، ابتدا گوشه های مدال ردیف را به عنوان «گوشه های باز» معرفی می کند و آموختن این گوشه ها را برای دانشجویان موسیقی ایرانی الزامی می شمارد، سپس به دیگر گوشه های ثبت شده می پردازد که آموزش آنها برای هنرجویان ضروری نیست و تنها به جهت آشنایی بیشتر با موسیقی ایرانی تدریس می شود؛ این گوشه ها با عنوان «گوشه های بسته» تدریس می شود.
عنوان های بسته و باز نیز به این معنی است که هنرجو بداند در گوشه های باز می تواند به تولید اثری جدید با حالت های موسیقی ایرانی بپردازد ولی در گوشه های بسته، تنها یک ملودی یا فرم متریک اجرا می شود.
در این مطلب نگاهی داریم به شیوه رایج آموزش موسیقی ایرانی و جایگاهی که «پیش ردیف» می تواند داشته باشد.
***
در موسیقی کلاسیک غربی هنرجویان این رشته، در هر زمینه ای که فعالیت کنند، اعم از نوازندگی، خوانندگی، آهنگسازی، پژوهشگری و… ابتدا با تئوری موسیقی آشنا می شوند که یکی از مهمترین سرفصل های آن سیستم های تنال (و مدال) است.
مثلا یک نوازنده ویولون، پیش از شروع فراگیری کتاب های ابتدایی ویولون، با گام های مختلف آشناست و حتی در کتابی مجزا به اجرای انواع گام، می پردازد؛ به مرور این نوازنده در یک سیستم آموزشی منظم پیشرفت کرده و نمونه هایی از مدلاسیون را که پیشتر در کتابهای تئوری موسیقی خوانده بود را در قطعات و متودهایی به صورت اجرایی می بیند و اجرا می کند؛ در ادامه به سطحی می رسد که گامهای نامتعارف، مدهای موسیقی ملل گوناگون و حتی موسیقی آتونال را اجرا می کند.
حال در آموزش موسیقی ایرانی این مسیر به صورت سر و ته طی می شود، اینگونه که هنرجو اول با نوازندگی آشنا شده و کتابهای ابتدایی را می نوازد و کم کم در نوازندگی پیشرفت کرده و ردیف می نوازد؛ پس از پایان ردیف با دوره کردن ردیف و قطعات مختلف، با دشواری بسیار، تا حدی با تئوری موسیقی ایران آشنا می شود!
در واقع، نسبت یک هنرجوی موسیقی کلاسیک در موسیقی غربی با یک هنرجوی موسیقی ایرانی چنان است که اولی همچون راننده ای است که با چراغ روشن، پیش از وارد شدن جاده و پیچ های آن، مسیر را شناسایی می کند ولی هنرجوی موسیقی ایرانی، پس از طی مسیر (چه درست و چه غلط) شکل درست مسیر را هرچند مغشوش در ذهنش می سازد.
در موسیقی کلاسیک هیچ استادی در پاسخ به این سئوال هنرجو که: «لا مینور چیست؟» نمی گوید: «کنسرتو ویولون لا مینور باخ را بزن تا بفهمی» ولی بیشتر استادان در موسیقی ایرانی، شناخت تئوری موسیقی را تنها از طریق اجرای ردیف توصیه می کنند، در حالی که امروز روش های بسیار بهتری برای شناخت موسیقی ایرانی وجود دارد.
با سلام و خسته نباشید منتظر ادامه ی این مطلب هستم بسیار مطلب مهم و جذابی هست