در ادامه مطلب پیشین، برای روشن تر شدن موضوع با استفاده از نمونه هایی از آثار تصنیف شده این ساز به بررسی چگونگی تاثیر ساختار جملات بر ادیت در ویولن خواهم پرداخت. همزمان با سیر تکامل آرشه در طی تاریخ و بدست آمدن امکان ساخت آرشه هایی با توانمندی و قابلیت های بیشتر اجرایی، سیر تکامل و ابداع تکنیک های مختلف دست راست نیز در آثار آهنگسازان و نوازندگان نیز به چشم می خورد.
در طول تاریخ تاثیر این سیر تکاملی را می توان در آثار بسیاری یافت. برای مثال می توان کیفیت نواختن و نیز تمپوی اجرای آرشه های چند سیمه را در موومان اول کنسرتو ویولن RV,243آنتونیو ویوالدی (۱۷۴۱-۱۶۷۸) و کاپریس شماره ۱ نیکولو پاگانینی (۱۸۴۰-۱۷۸۲) با یکدیگر مقایسه نمود و از تاثیر تحول در روش ساخت آرشه در نحوه اجرای موسیقی و نیز پیشرفت در زمینه تکنیک نوازندگی ویولن آگاه شد.
در اینجا باید توجه داشت که فرم آرشه کشی رفت و برگشتی بر روی چند سیم، در بسیاری از آثار دوران باروک به شکل نواختن متوالی سه و یا چهار نت بر روی سه سیم و به شکل ساده یا پریده می باشد و که با کارآمدتر شدن ابزار و افزوده شدن بر مهارت اجرایی، شاهد تکامل الگوهای آرشه کشی باروکی و آفرینش تکنیک های مستقلی همانند اسپیکاتوهای سریع چهار سیمه هستیم.
حال با این مقدمه به بررسی تاثیر ساختار جملات بر ادیت بکار گرفته شده در آثار می پردازیم.
اولین نمونه، از آخرین میزانهای موومان اول کنسرتو ویولن سیبلیوس انتخاب شده است. در این قسمت از بخش ویولن تکنواز هر دو عامل بصری و فرم اجرایی جملات که در قسمت قبل به آن اشاره گردید، وجود داشته و این عوامل به شکل همزمان بر ادیت این نمونه تاثیرگذار است.
به هنگام نواختن این فرم مستقل آرشه کشی (الگوی نمونه اول)، تقلیل شمارگان سیم های مورد استفاده باعث وارد شدن خدشه بر ساختار این فرم تکنیکی می گردد و چنین می توان نتیجه گرفت که شیوه منطقی بر اجرای این فرم آن است که نوازندگان به هنگام مواجهه با آن، از ادیتی برای دست چپ بهره گیرند که آرشه کشی به شکل چهار سیمه را در آن تامین نماید.
قسمتی از اجرای کنسرتوی ویولن ویوالدی rv,243 را بشنوید
قسمتی از اجرای چهار سیمه در کاپریس شماره یک پاگانینی را بشنوید
در این راستا هر چند ممکن است که بتوان به دلایلی نظیر؛ سهل تر ساختن اجرای بخش های به اصطلاح دست و پا گیر و استفاده از انواعی از انگشت گذاری که از میزان دشواری اجرا می کاهد یا ارائه روالی روان تر و منطقی تر در روند دگرگونی و تغییرات بی وقفه پوزیسیون های دست چپ و… از انگشت گذاری های متفاوتی بهره جست که ساختار تکنیک آرشه کشی بر روی چهار سیم را در پاره ای از میزان ها به سه سیم تقلیل دهد؛ چنانکه برای نمونه شاهدیم هنرمند و ویرتوز بزرگ ویولن
دیوید اویستراخ
میزان هایی از این نمونه را بر روی سه سیم انگشت گذاری نموده و می نوازد، اما باید توجه داشت که بهای انجام این تغییرات توسط نوازنده وارد ساختن خلل بر نحوه اجرای فرم و گسستن عامل ساختار تکنیکی و نیز صدمه رساندن به عامل بصری مورد اشاره در نوازندگی ویولون است و در واقع با نادیده انگاشتن این موضوع، دچار نوعی نقض غرض در زمینه نحوه اجرای این فرم مستقل خواهیم شد.
اجرای این نمونه را با سولیستی دیوید اویستراخ ببینید
در اینجا باید به نکته ظریف دیگری نیز توجه داشت و آن تاثیری است که تکنیک مورد استفاده در دست چپ بر ادیت و روش انگشت گذاری دست راست می گذارد و باعث می شود تا انواع گزینه های متفاوت و قابل اجرای یک جمله خاص کنار گذاشته شوند و در نهایت یک منطق، حاکم بر روش اجرای یک جمله گردد.
در این مطلب نت نمونه اول به همراه دو روش انگشت گذاری متفاوت در جهت مقایسه ارائه شده است. در نمونه اول- ۱ از انگشت گذاری با ساختار چهار سیمه در کلیه میزان ها و در نمونه اول- ۲ انگشت گذاری به روش سه سیمه در پاره ای از میزان ها انجام گرفته است.
۱ نظر