از کجا باید آغاز کرد و چگونه باید درباره این ماده طبیعی خاص، سخن به میان آورد، به نظر می رسد که تا کنون نگاهی غیر منصفانه به جریان حیاتی این منبع پر ارزش انرژی داشته ایم، حال از هر لحاظ و با هر علت. اما در حقیقت نباید اینگونه باشد،اگر به نقطه شروع حادثه باز گردیم و مسائل را آن گونه که در حقیقت رخ می دهد ببینیم متوجه می شویم که داستانی سخت در پیش است و تقریبا بخش وسیعی از صنعت بهره وری و استفاده بهینه منابع چوبی دچار نقصان و بی نظمی است.
جنگل به عنوان منبع استحصال چوب تنها مکانی است که نیازهای مصرف کنندگان این ماده مهم را تامین می کند و بسیار ساده است تا درختی بر زمین استوار است و در سلامت کامل بیو لوژیکی به سر می برد مشکلی وجود ندارد، اما بعد از برش و تقسیم بندی و شرایط نگه داری در مسیرهای طرح استحصال و حتی تلمبار قطعات چوب در مکانی غیر استاندارد و در شرایط نا مناسب جوی، آسیبهای فراوان بر اثر سایر عوامل میزبان در محیط ایجاد می گردد که می تواند این وضعیت به شکلی بهتر و علمی تر کنترل و هدایت شود.
عموما مجموعه بهره برداری از درختان جنگلی تابع شرایط و اصول تعیین شده ای است که در کنترل سازمانهای زیربط می باشد، برخی از این موارد:
قطع درختانی است که بر اثر آسیبهای طبیعی شکسته و یا مصدوم شده اند، در نوعی دیگر درختانی که در معرض حمله باکتری ها، قارچها، کپکها و جانوران موزی همچون موریانه ها و کرمهای چوب قرار گرفته اند، دسته ای دیگر تراکم درختان تنومند در موقعیتی محدود و کوچک است که شرایط زیستی را برای سایر درختان هم جوار دشوار می سازد ویا عواملی همچون فرسایش خاک، ریزش و رانش زمین از این قبیل می باشند.
حال می توانیم بدون در نظر گرفتن اطلاعات قبلی به این موضوع پرداخته و چوب مورد نظرمان را کارشناسی کنیم،ولی باید دانست که هر کدام از این موارد کیفیتهای منحصر به خود را خواهد داشت و اینکه تا چه مقدار شانس دستیابی به بخشی از چوبهایی که از سلامت بالاتری برخورداراند، نصیب ما می شود!
البته تا بدین جا هنوز وارد مراحل بعدی نشده ایم زیرا که بعد از برش شاید روزها و هفته ها این درخت تنومند در میان جنگل باقی بماند و تا مرحله بعدی که نقل و انتقال درخت به ایستگاه می باشد، کار به تعویق افتاده و در نتیجه این بدنه محتوی املاح طبیعی در جنگل دچار فرسایش شود.
حال اگر این اتفاق رخ ندهد در مرحله بعد که تنه درختان بوسیله اره های برقی قطعه قطعه شده و به صورت الوار در می آیند به علت نوع چیدمان و اتصال آنها با یکدیگر و نگه داری زیر باران و برف در شرایط شرجی و دم دار جنگل،آلودگی، فساد، پوسیدگی و فرایند چوب پنبه ای شدن الوارها بروز کرده و همچنین به علت تعویق در خروج این چوبها از جنگل بنا به شرایط محیطی و منطقه ای متاسفانه این ماده با ارزش مسیر نابودی را طی خواهد کرد.(در اکثر مواقع خروج چوب از ایستگاه های طرح جنگلبانی به علت طولانی بودن راه جنگلی و مشکلات راه ها و ناهمواری های ناشی از جریان خاکبرداری و راهسازی با نقصان مواجه است)
بعد از تقسیم بندی و انتقال چوبها به شهرهای بزرگ و بازارهای فروش و عرضه چوب، به اقتضای مساحت و محیط فروشگاه مجددا این چوبها به روی هم تلمبار شده و در مکانی بسته با توجه به نوع آب و هوای آن شهرکه مرطوب باشد و یا گرم و خشک،قسمت بعدی تغییرات آغاز شده که معمولا با شدت و سرعت بیشتری در جریان است.
تصور کنید که چوبی را از فضای مرطوب و نمناک جنگل به شهری خشک در کشور انتقال دهیم، به وضوح تغییرات جالبی را در آن مشاهده می کنیم که ترکها، تابیدگی ها و… از جمله آن است.
به راستی روزگار ساز و
سازگری با استفاده از این
چوبها به کجا خواهد رفت؟
بسیار جالب بود..منتظر مقالات بعدی شما هستم