گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

چالش ویولن‌سازی معاصر: میان وفاداری به سنت و ضرورت آفرینش آگاهانه (۲)

شناخت ساز: دریافت و شبیه سازی داده ها
یکی از بنیادین‌ترین ویژگی‌هایی که ویولن‌ساز معاصر باید دارا باشد، «شناخت عمیق از خودِ ویولن است»؛ نه به‌مثابه مجموعه‌ای از اجزا، بلکه چون موجودی زنده که هر بخش آن با دیگری در تعامل است. ویولن، یک مجموعه سیستماتیک است؛ جایی که انتخاب گونه چوب، ضخامت صفحه‌ها، شکل و محل قرارگیری باریک‌ترین قطعه، همگی در طنین و چگونگی نهایی آن دخیل‌اند.

در بیان یکی از ویژگی‌ها، ویولن‌ساز باید گوش شنونده‌ای برای تمام اجزای تشکیل‌دهنده‌ی یک ویولن داشته باشد؛ یعنی پیش از آن‌که ساز به مرحله‌ی نواختن برسد، صدای آن را در ذهن و جان خود بشنود. این «گوش»، از مسیر تجربه به‌دست می‌آید، اما تجربه‌ی صرف کفایت نمی‌کند. دانش آکوستیک، فیزیک صوت، شناخت ارتعاشات، و ویژگی‌های مواد، همگی بخشی از ابزارهایی هستند که در کنار شهود و حس درونی، باید دست‌مایه‌ی کار ویولن‌ساز قرار گیرند تا که آوایی متولد شود که پیش‌تر تنها در خیال زیسته است.

اما شناخت ویولن تنها در ساختار آن متوقف نمی‌شود. سازنده‌ی تیزبین، باید بداند که ویولن چگونه در دست نوازنده معنا می‌یابد. نحوه‌ی تماس انگشتان، حرکت آرشه، فشار وارد شده از سوی دست چپ، و عوامل مشابه، همگی در تعیین کیفیت صدادهی و میزان حساسیت ساز تأثیرگذارند. تنها سازنده‌ای که خود درکی زنده از نوازندگی داشته باشد، می‌تواند پلی میان ساز و نوازنده بنا کند.

نیازهای نوازندگان: میان خواست و آگاهی
در دوران کنونی، نوازنده‌ای که به سراغ سفارش یک ویولن می‌رود، عموماً تصوری روشن از صدایی که می‌خواهد دارد. این خواسته، گاه در قالبی دقیق بیان می‌شود، و گاه به شکل حسی و ذهنی. در هر دو حالت، آن‌چه اهمیت دارد، توان سازنده در ترجمه‌ این خواسته به زبان ساخت است. اما باید با احتیاط و احترام اذعان کرد که هر خواسته‌ای، صرفاً به‌دلیل میل نوازنده، الزاماً قابل تحقق یا حتی مطلوب نیست.

خواست نوازنده، زمانی می‌تواند تحقق یابد که خود مبتنی بر درکی آگاهانه از امکان‌های ویولن، محدودیت‌های فیزیکی آن، و همچنین واقعیت‌های آکوستیکی باشد. ویولن‌ساز، در این فرآیند، نه مجری صرف، بلکه مفسر و پالاینده‌ی خواسته‌ی هنرمند است. او باید بتواند گفت‌وگویی میان «آن‌چه ممکن است» و «آن‌چه مطلوب است» برقرار کند.

در چنین تعاملی، سازنده تنها نقش یک صنعت‌گر را بازی نمی‌کند، بلکه به مشاور، شریک خلاق، و همراه در فرآیند آفرینش بدل می‌شود. و این دقیقاً جایی‌ست که علم، تجربه، و درک زیباشناختی باید در شخص سازنده با یکدیگر تلاقی یابند.

فرجام: در ستایش سازنده‌ای که گوش جان دارد
ویولن‌سازی امروز، نه صنعتی‌ست در بند تکرار، و نه صرفاً هنری در گرو ذوق شخصی. این هنر، جایی‌ست میان عقل و جان، میان علم و احساس، میان ساخت و شنود.

«سازنده‌ای که در این میان بتواند ساز را بشناسد، نوازنده را بفهمد، و نیاز را به زبان ارتباطی میان اجزا ترجمه کند، هنرمندی‌ست که نه‌تنها سازی می‌سازد، که پلی بنا می‌نهد میان گذشته و آینده.»

او که می‌داند چگونه صدای نانوشته‌ی ساز را از دل چوب بیرون کشد، چگونه از تمنای نوازنده، نغمه‌ای واقعی بسازد، و چگونه از سنت، افقی نو بگشاید، بی‌گمان میراث‌دار راستین تاریخ ویولن‌سازی خواهد بود؛ همان‌گونه که نیاکانش بودند، و شاید فراتر.

رضا ضیائی

متولد ۱۳۵۴
سازنده خانواده ویولن

Maestro liutaio (master violinmaker) Approved by professional master violinmaker in Italy-Cremona Making: violin, viola, cello & bass

۱ نظر

بیشتر بحث شده است