نوشته ای که پیش رو دارید، نقدی است از پژمان طهماسبیان به کلیپ هایی که تازگی در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی در فضاهای مجازی به انتشار می رسد:
چندیست ویدئوهایی در شبکه های مجازی دست به دست می شوند که علی رغمِ تمام محدودیت های سیاسی و اجتماعی و مذهبی، نشان از فعالیت های گسترده بانوان در عرصه موسیقی دارند. نگارنده در نوشته حاضر به هیچ روی قصد ندارد با نگاهِ مردسالارانه با فعالیت بانوان در این عرصه برخورد کند بلکه سعی دارد با ریزبینی و بدونِ تعارفاتِ معمول و خودسانسوری به بیانِ حقایق بپردازد.
از آنجا که در خصوصِ نوشته حاضر هیچگونه آماری به صورت علمی اخذ نشده است نگارنده ناچار است به جای درصد، از واژه بسیار استفاده کند
بیشترین فعالیت بانوان در عرصه موسیقی مربوط به آواز می شود. همانطور که بسیار از مخاطبین دیده و شنیده اند آثاری که با صدایِ بانوان منتشر می شوند اغلب دارای جلوه های بصری خاص، بازی با رنگ ها، لباس های رنگارنگی که به آن خواهم پرداخت و در نهایت گریم های فراتر از هالیوود و بالیوود هستند.
در بین بانوانِ نوازنده نیز چنین چیزی بی کم و کاست وجود دارد به علاوه عشوه ها و سر تکان دادن ها و پیچش های خاصِ بدن که به نامِ اکتِ نوازندگی بدان افتخار می کنند در حالیکه اهلش آن حرکاتِ سخیف و بعضا بی دلیل را ژانگولریسم قلمداد می کنند که خود مبحثی دیگر است و در نوشته ای دیگر بدان خواهم پرداخت.
بسیاری از بانوانِ آوازه خوان در بهترین حالت بعد از چند سال آموزشِ پراکنده ردیف و گاه با سابقه بالای آموزشی و با هزینه های گزاف و روابطی در سطوحِ بالا اقدام به ضبط و انتشار آثاری می نمایند که در نگاهِ مخاطبِ عام مورد پسند واقع می شوند ولی وقتی قرار باشد یکی از آوازها یا ترانه ها مورد نقد تخصصی قرار بگیرند متاسفانه با فاجعه روبرو می شویم.
برخی از منتقدین سکوت نمی کنند و از مبادی مختلفی بر این آثار و این رویکرد ها نقد می نویسند اما خواننده یا خوانندگانی که مورد انتقاد واقع شده اند با انتشار یک پست در صفحه اختصاصی خودشان که با تعداد بیشماری مخاطب دنبال شده است اقدام به مظلوم نمایی کرده و مردمِ همیشه در صحنه به همراهی آهنگسازان و نوازندگانی که منتظرند تا حساب بانکیِ خود را با این خوانندگان پر کنند اقدام به هتاکی و فحاشی و انواع توهین ها می نمایند که البته مردمِ ما در هنگام مسایلی اینچنین به جهانیان ثابت کرده اند که فقط فرهنگ چند هزار ساله ایران را یدک می کشند و بویی از ادب در چنین مواجهه هایی نبرده اند.
پیش از این روزگار اگر به ویدئوهای منتشر شده از سویِ رادیو تلویزیون نگاه کنیم تمامِ بانوانِ خواننده و نوازنده در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی قبل از هر چیز به اجرای درست توجه داشتند و نشانی از تکان های عجیب و غریب سر یا بازی با اعضای مختلف بدن نداشتند و تمامِ توجه مخاطب را به نوازندگی یا آوازخوانی خود جلب می کردند.
در این سالها با بانوانی مواجه شده ایم که در بخش نوازندگی و خوانندگی در ضعیفترین حالت اجرایی به سر می برند اما تعداد آثارشان به مراتب از خوانندگانی که استادشان می نامیم بیشتر است. گویی یک مسابقه برگزار شده حتما باید با هر ابزاری که شده برنده شد ولو زیرِ پا گذاشتنِ موسیقی برای رسیدن به شهرت و حواشیِ موسیقی.
در تمام دنیا طراحان لباس با توجه به ویژگی های اثر، فرم بدنِ هنرمند(!) و… لباس طراحی می کنند و طبیعتا با داشتنِ آگاهی نسبت به تناسب رنگ ها با یکدیگر طرحی را پیشنهاد و سپس اجرا می کنند. در ویدئوهای منتشر شده دوستان اساسا چیزی به نامِ تناسب وجود ندارد و معلوم نیست طراحانِ لباس با چه مبنایی اقدام به طراحی لباس می کنند و متاسفانه هنرمندانِ (!) مورد نظر چقدر از نظر سواد بصری ضعیف هستند که نمی توانند تشخیص دهند چه رنگ هایی با چه تناسبی باید کنار هم قرار بگیرند.
اگر خوانندگانِ خارجی مساله لباس و گریم های خاص دارند در درجه اول از جمیع جهات در خصوص نوازندگی و خوانندگی دوره های حرفه ای رو به اتمام رسانده اند. یعنی بسترِ لازم که موسیقیست در بهترین حالت اجرا میشه و نکته جالب اینجاست که در کنسرت ها با انواع رقص و حرکات و دویدن ها و … در نتیجه نفس نفس زدن ها حتی یک نت فالش اجرا نمی کنند اما خواننده های بانوی ایرانی در استودیو و با استفاده از ابزارهای خاص هم نمی توانند یک بیت شعر بدون فالشی و بدون دخالت نرم افزار اجرا کنند ولی در استفاده از لوازم گریم و… استاد شده اند!
باید بر هنری که هنرمندانش برای مطرح شدن از ابزار مُدلینگ استفاده می کنند تا دیده شوند گریست و برای اهلش تاسف خورد. صداهای بسیار خام و ناپخته، تحریرهای نادرست، فالشی های بیش از حد، عدم درکِ شعر، ناتوانی در ارائه مفاهیمِ شعر به مخاطب، لبخند های بی دلیل و نگاه هایی به دوربین که با حالتی ناشی از التماس می گوید من را ببینید، بشنوید، لایک کنید، تعریف کنید و اگر منتقدی به من ایراد گرفت از هر توهینی استفاده کنید تا دیگر چیزی ننویسد.
چگونگیِ فعالیتِ مافیای پشت تمام این ویدئو ها و فعالیت های بانوان محلِ سوالِ بسیاری از متخصصین موسیقی و منتقدینِ آگاه هست. اینکه چه عواملی در درجه اول باعث بوجود آمدن فعالیت بین یک آهنگسازِ آشنا به اصولِ موسیقی و یک بانوی به اصطلاح خواننده می شوند.
چه عواملی باعث می شوند برای یک اثر موسیقایی بسیار عالی هیچ اسپانسری حاضر به هزینه نباشد ولی برای چنین کارهایی آنهم به شدت ضعیف تعداد زیادی اسپانسر حاضر به هزینه مبالغ هنگفتی هستند؟!
آیا پول نقطه اتصالِ این همکاری هاست؟ اگر پول این حلقه اتصال باشد باید به حالِ موسیقی مملکت گریست که در به قول معروف: هرچه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک
هنرمند باید همیشه در حال رشد و پویایی و بهتر شدن باشد ولی در خصوص نوشته حاضر، جدا از آسیب هایی که در طولِ زمان برای این دسته از خوانندگان و نوازندگان به وجود می آید مهم ترین مساله این است که این عزیران هرگز تلاشی نخواهند کرد برای بهتر شدن و رفته رفته در مدت دو یا سه سال از رونمای موسیقی کنار می روند و خیلی دیر متوجه می شوند که اگر راه را بهتر می پیمودند امروز هویت خود را از دست نمی دادند و اسیرِ یک هویتِ جعلیِ عوام پسند نمی شدند.
درود.در بخش نوازندگی هم همه فیگور وژست تقلید اساتید است همه رنگ ولعاب..تقلید نشستن خواند استاد شجریان تا فیگور ها وژست های استاد علیزاده،..این همه کارهای فاخر از اساتید بزرگ موسیقی دیدیم همه هنر ناب ایرانی…هیچ چیز دیگر سرجای خودش نیست..
بسیار عالی نوشته اید ،متاسفانه سلبریتی ها جای هنرمندان را گرفته اند نیاز شدید برای دیده شدن و پس از ان رقابت برای بیشتر دیده شدن ..متاسفانه در کناراین هنر نیز رو ابتذال است و ارزش خود را هر بیشتر از دیروز از دست می دهد در میان این همه بی هنری انچه می ماند تلاش برای دیده شدن است…در گذشته هنرمندان دیده می شدند اما امروز هر کس بیشتر دیده شود هنرمنداست !!!نوازنده ما فقط برای اینکه نوگرا خوانده شود با گیتار جواب اواز می دهد….مدام از خود عکس می گیرید و اینجاو انجا به اشتراک می گذارد ..نوازنده ایی دیگر بااینکه سنش اصلا قد نمی دهد از کلاسهای استاد پایور خاطره می گوید ..نوازنده ها در سایتها از اثار سر دستی یکدیگر تعریف می کنند و نان به قرض هم می دهند..خوانده موسیقی سنتی پاپ و حتی نازل تر از پاپ می خواند ..همه وهمه حکایت از ان دارد که انچه دراین میان نیست هنر است