در پایان پارتیتور دهلوی نیز نت نوشته سولوی ویولون صبا و همینطور بخش بعدی که آواز زندانیان بوده، همراه با شعر لری آن، به چاپ رسیده است و این گفته و نت، می تواند فرض قبلی را مبنی بر ساخته شدن این اثر بر مبنای یک ضربی با شعر “مارو کجا می برید؟” رد کند.
باری… ابوالحسن صبا این قطعه را برای ویولون تصنیف کرد و به انتشار نت آن همت گمارد. سالها «به زندان» توسط صبا آموزش داده شد و یکی از محبوب ترین قطعات ساخته شده توسط او برای ویولونیست ها بود، چراکه بهره گیری او از پایه های با سیم آزاد، اجرای آن را هم برای نوازندگان سهل الوصول و هم برای شنوندگان جذاب کرده بود.
عنوان «چهار مضراب» برای «به زندان»
در بسیاری از منابع از «به زندان» با عنوان «چهار مضراب به زندان» یاد می شود ولی آیا به راستی این قطعه را میتوان یک چهارمضراب دانست؟ در اینجا لازم است به تعاریفی که از چهارمضراب وجود دارد بپردازیم.
یکی از مهمترین تعاریف چهارمضراب را روح الله خالقی اینگونه شرح میدهد که: «ساختار چهارمضراب بر پایه استوار است.»
پایه در موسیقی ایرانی اصلاحی است که بیشتر برای «پایه های ریتمیک» به کار میرود به این معنی که یک ساز بوسیله اجرای یک فاصله حداقل چهارم (بیشتر در منطقه صوتی بم) فیگورهای ریتمیک مختلفی را اجرا می کند که بیشتر تداعی گر همراهی ریتمیک یک ساز پرکاشن است تا نتی از مجموعه ملودی قطعه؛ پس وقتی برای سازی مثل تار، یک ملودی مثلا در میزان ۸/۶ داریم، ممکن است فیگورهایی مختلف ریتمیک روی سیم بم این ساز با ریتم ۸/۶ بشنویم که همچون یک ساز مجزای ریتمیک ملودی ما را همراهی می کند.
در بعضی از روایتهای قدیمی، نام چهارمضراب را برگرفته از اجرای چهارمضراب روی سیم های واخوان ساز در هنگام همراهی با ملودی مینامیدند. محمد بهارلو در این باره مینویسد: «برخى گفتهاند چهارمضراب از روى نوعى آهنگ ضربى که استادان قدیم ایران با تار می نواختند، به وجود آمده است. این نوع ضربیها ابتدا با چهار نواخت مضراب شروع میشده که نواخت یکم و دوم به سیمهاى سفید و نواخت سوم به سیمهاى زرد و نواخت چهارم به سیمهاى بم اصابت میکرده و پایه لحن (ملودى) محسوب میشده است» (۳)
این کنتراست نتی و اجرای سیم آزاد در «به زندان» دیده می شود ولی ریتم خاصی روی سیم آزاد زده نمی شود.
در جای دیگر میخوانیم: «در نغمهنگارى چهارمضرابها به شیوه اروپایى، مترهاى متنوعى را در نظر گرفتهاند که در این میان بیشتر چهارمضرابها با متر ۸/۶ و ۱۶/۶ نزدیک تشخیص داده شدهاند»
با این تعریف دیگر کاملا قرار دادن این قطعه در شاخه چهارمضراب را میتوان رد کرد ولی با گفته ای دیگر از علیرضا میرعلی نقی باز موضوع وارد چالش جدیدی می شود: «با این همه، بهویژه در سى سال اخیر، چهارمضرابهایى با مترهاى مختلط چون ۸/۷ و ۸/۱۰ ساخته شده که برخى ساختههاى حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان نمونههایى از آنهاست.» (۴)
با اضافه شدن این تعریف آیا می توان گفت، هر قطعه ای که پایه ریتمیک داشته باشد چهارمضراب است؟! قطعا اینطور نیست، چراکه اساتید نام برده هم قطعات زیادی با ریتم های غیر ۶ ضربی دارند که پایه ریتمیک روی سیم های بم دارد ولی عنوان چهارمضراب را برایش در نظر نگرفته اند.
با نگاهی به قطعاتی که چهارمضراب نام گرفته ولی ریتم های غیر ۶ ضربی داشته است میتوان پی برد که در ۹۰% این قطعات، با وجود ریتم غیر ۶ ضربی، پایه ها به گونه ای است که چند مضراب به مضراب سنتی ۶ ضربی چهارمضراب اضافه شده و ریتم را تغییر داده ولی باز پایه های قدیمی مورد استفاده قرار میگرند.
تصویر شماره ۱
با توجه به این فرض، نمیتوان «به زندان» را یک چهارمضراب دانست به صرف اینکه فقط یک نت روی سیم آزاد برای نمود ریتمیک قطعه دارد. هر چند دور از انتظار نیست که شنونده، این دو میزان (تصویر شماره ۱) که چند بار در طول قطعه شنیده می شود را پایه فرض کند ولی این فرض هم نمی تواند چندان درست باشد، چراکه هر جا این دو میزان شنیده شده در واقع تکرار میزان قبلی و در راستای حرکت ملودی بوده است نه، تنها حفظ ریتم.
پی نوشت
۱- خالقی، روح الله، سرگذشت موسیقی ایران، انتشارات صفی علی شاه، چاپ اول سال ۱۳۳۳
۲- خضرائى، بابک، «نگاهى به ساختار و نقش ’چهارمضراب‘ در موسیقى ایرانى»، فصلنامهى موسیقى ماهور، ش ۲۴ (تابستان ۱۳۸۳)
۳- بهارلو، محمد، «چهارمضراب»، موزیک ایران، دوره ۱۱، ش ۴ (مرداد ۱۳۴۲)
۴- میرعلی نقی، علیرضا، «چهارمضراب»، بنیاد دایره المعارف اسلامی جلد ۱۲
با سلام
در این مورد یک نکته ای وجود و اون هم اینکه قطعاتی در موسیقی ما موجود هستند که نوع ملودی و ریتم اون ها دقیقا مثل قطعه به زندان هست (یعنی به شکل تصویر شماره ۱ بالا) که به اونها “سه مضراب” اطلاق شده. مثلا سه مضراب زابل در ردیف سنتور مرحوم استاد صبا. یا مثلا دوباره در ردیف ویولن استاد صبا در ابوعطا(راست کوک) چنین فرمی به صورت متر آزاد نوشته شده و نامی هم بر اون نوشته نشده. (و یا چندین مثال دیگه) با این توجه شاید بشه گفت به زندان به فرم سه مضراب ها نزدیک باشه. حتی اصلا شاید این فرم و اسم سه مضراب از ابتکارات خود مرحوم استاد صبا باشه.
البته من در این مورد نظری ندارم، یعنی اصلا وارد به این امور نیستم. بررسی این موضوع کار محققین و منتقدین هست (مثل شما و آقای صداقت کیش و …) فقط بنده خواستم ذکر موضوع کنم.
دوست عزیز آقای حسینی
فرمایش شما صحیح است، غیر از اصطلاح چهارمضراب از اصطلاحات دیگری هم همانطور که شما فرمودید، بعضی از اساتید استفاده کرده اند، حتی اصطلاح عجیب چند مضراب که البته گاهی این عنوان های بیشتر مقصود استعاری داشته تا علمی