GIUSEPPE GUARNERI DEL GESU
PAGANINI (CANNON) 1743
اکنون در پس پرده های غیب، ستاره ای دیگر را نظاره می کنیم. پیمانی ابدی که در این گوشه از هستی، به نشان حیات و بقای هنرمندی چیره دست آفریده می شود. شاید او هرگز نمی دانست که واپسین لحظه های وجودش، آرام آرام برای سفری بی انتها در طلوع آثاری گران سنگ نهفته می گردد. او راز جاودانگی خود با اکسیر هنر در هم آمیخت، آری همچون بسیاری از ستارگان این پهنه بی انتها.
CANNON اولین و یا آخرین اثری نیست که با آن مواجهیم، بسیاری را در عبور گامهای زندگی دیده و یا شنیده ایم که صحنه را بر رونق حضور خود، نقشی آسمانی زده اند، این رسالت هنرمند است که در اوج و در فرود نبض زندگی، حیاتی ابدی بنا می کند و چراعی می افروزد از جنس عشق وآگاهی.
امروز که سالها از عبور آمدنها و رفتن ها می گذرد، همچنان نشانه از پایداری نگاه هنرمند باقیست، حرکت دستها و چشمها و فرمان تفکری نو و احساسی نهفته در قلب زیبایی، فلسفه، زندگی و رنج، خرد و خلق آنچه زائیده خاص هر پدیدهای به نام انسان است.
CANNON و یا هر ویلنی اینچنین هنرمندانه، پایان راه نیست، امتداد نور بی نهایتی است که در هر گوشه از این گیتی نمایان است.
اما هنگامی که در لحظه اکنون به افق سالها دور خیره می مانیم حجم عظیمی از شگفتی بشر ما را در خود فرو می برد، دیگر به راستی نمی توان بر اساس آنچه امروز سپری می شود، گذشته را در قالبی آرمان گرایانه محبوس نمود. دغدغه سالها تلاش و ممارستی بدین گونه پیوسته و پویا، بنیاد های آنچه را که امروز بر آن می بالیم را استوار ساخته است و هزار افسوس بی آنکه مروری بر کهن روزگاران هنر طلایی ویلن نگاهی عمیق بیفروزیم، به اختراع واکتشاف سازهایی نو و الگوههایی جدید اقدام می کنیم.
اینگونه به نظر میرسد که هر گاه این پیوست بین گذشته وحال از هم جدا مانده، راهی برای بدعت و نو آوری در چرخه ای میان نا آگاهی و توهم فراهم شده است، و اینکه راه کدام است و چگونه آن را باید یافت؟
در نگاهی تازه به مجموعه آثار استادانی که در محتوای تاریخ هنر زنده هستند، پاسخها نهفته است. معمولا آنچه را که باید دید از منظر ما پنهان می گردد، براستی که هوشیاری گوهری بی همتاست.
از این رو گامی به گذشته می سپاریم تا روند مستدل و معین وقایع را از نزدیک مشاهده نمائیم، تا که از این سرآغاز بتوانیم به روزهای طلایی اکنون، ما نیز پیوندی دوباره را برای آیندگان مهیا سازیم.
ویلن ) CANNON PAGANINI(سازیست ارزشمند از مجموعه آثار هنرمند بزرگ GIUSEPPE GUARNERI DEL GESU که در سال ۱۷۴۳ میلادی به اراده توانمند این پدیده بشری و تمامی ارزشهای آن دوران خلق شد، آنچه از دست نوشته ها و آثار بجا مانده از این ساز و همچنین تالیفات امروزی برداشت می شود، نمونه هنری بارزیست که بجا مانده است و در محافل مهم هنری و علمی از جهات مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
البته در میان سایر آثار GIUSEPPE GUARNERI DEL GESU این ویلن از نکات مهمی بر خورداراست که می تواند برای سازندگان ساز و محققین تجربیات ارزشمندی را به همراه داشته باشد.
شاید که او هرگز نمی دانست ۱۷۴۴ میلادی آخرین سال بودن او درزمین و در شهر و موطن اوست، سال ۱۷۴۳ میلادی در بر گیرنده مجموعه غنی و سرشار هنر جوزپه گوارنری است، و سو سوی شعله تابناک زندگی او در پس ابهام مرگ.
۱۶۹۸ تا ۱۷۴۴ امتداد دوران کوتاه حیات او برای ۴۶ سال با مجموعه کم نظیر و کارنامه ای ستودنی و درخشان در دورانی که تکنولوژی و ماشنیزم تولید بی رویه به چشم نمی خورد و همچون امروز روال بی محابای ساخت ساز از هر مرز و بومی برای مصرف ما بدون داشتن کیفیت لازم فیزیکی و شعوری امکان پذیر نبود. آنچنان که شاهد آن هستیم، واژگانی که برای ما ملموس هستند، این ویلن روح ندارد ویا رد آثار هنر سازنده آن احساس نمی شود، انگار نه اینکه هنر زائیده فضیلت انسانی است.
آری IL CANNONE DEL GESU به عنوان یکی از شاهکارهای هنر ویلن به شمار می آید، هم اکنون در شهر جنوا ایتالیا به آرامی، بقای عمر حقیقی خالقش را رقم می زند. نوازندگان چیره دستی با آن نواخته اند و صدای زیبای آن را به یادگاری جاودان سپرده اند.
afarin be in ghalame tavanaye shoma.mersiii.
با تشکر خواننده مقالات زیبای شما هستم و از تلاش شما ممنون.
ba tashakor man magaleye shomara kandam va kameltarin magale bud ke tahala didam