گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

روح‌الله خالقی، آهنگسازِِ فرهنگساز (۲)

روح‌الله خالقی (۱۲۸۵ – ۱۳۴۴)

جمع اضداد بود نزدیکان و شاگردانش برایم حکایت‌ها گفته اند که درستی این حرف را ثابت می‌کند هم حدی بود و هم عاطفی هم سخت‌گیر بود و هم باگذشت هم واقع‌گرا و هم آرمان‌خواه طبع شوریده و روحیه مدیریت را در کنار هم مثل آب و آتش نگه داشته بود و به قول شادروان استاد جواد معروفی همین تسلط بر نفس و خویشتن داری‌اش بود که زخم معده‌اش را پدید آورد و او را از درون در هم شکست و نابود کرده آری تنها شخصیت‌های بزرگ هستند که چنین ظرفیتی را دارند و می‌توانند کارهای بزرگ به انجام برسانند. خانم گلنوش خالقی دختر استاد بارها به یاد آورده اند که او همزمان چند نفر بود مدیر اداره معلم هنرستان رهبر ارکستر پدر همسر نویسنده و چه خوب از عهده تمام این ها بر می آمده تقریبا هیچ کدام از هنرمندان عصر او چنین نبودند.

۵- آهنگساز بود به معنی مطلق کلمه و در پیشرفته‌ترین شکلی که شرایط زمانه اش اجازه می‌داد، یگانه آهنگساز عصر خود به معنی کامل کلمه بود. اشتباه نشود؛ بیشتر مردم و حتی خیلی از متخصصان موسیقی آهنگساز را کسی می‌دانند که صرفا موسیقی با کلام بسازد و هدفش ارائه شعر و صدای خواننده باشد؛ استاد خالقی با این که بیشتر از هر موسیقیدانی شعر کلاسیک فارسی را می‌شناخت، اولین موسیقیدانی بود که لیسانس ادبیات فارسی گرفت و با این که ساخته‌هایش خوانندگانش را مشهور و مشهورتر هم کرده، آرزوی روزی را داشت که موسیقی بی‌نیاز به کلام و صدای انسانی خود حرف خود را بزند و با اصوات مناسب بیان مطلب کنند. تقریباً تمام عمرش برای این منظور تلاش کرد و نوشت و ساخت و به اجرا گذاشت. آهنگسازی برای او صرفا دستیابی به ملودی‌های شیرین و یا خواننده پروری نبود؛ بیان حدیث نفس هنرمند به وسیله معماری اصوات بود، برای این منظور از هیچ تلاشی فروگذار نکرد، تمام استادان معتبر عصر خود را دیده آنها را کافی ندانست.

هارمونی و کنتریوان و ارکستراسیون را به وسیله مکاتبه روش رایج در آن زمان با مدارس خارج از ایران انجام داده آنها را هم کافی ندانست، به انجمن‌های فرهنگی‌ای که در سال‌های ۱۳۳۰ در تهران تاسیس شده بود نظیر رومانی، لهستان، امریکا، شوروی و…) رفت و تا حد امکان با موسیقی کلاسیک و آثار هنرمندان چه اجرای زنده و چه صفحه‌های گرام آشنا شد. فرانسه را خوب می‌دانست و در اواخر عمر روسی را نیز می‌آموخت، در یک کلام فرهیخته‌ترین موسیقی‌دان زمانه خود بود و در معیاری بسیار بالا شاید فرزانه‌ترین آنها از لحاظ هوش و شعور و قدرت تشخیص برای تصمیم‌های درست که همه آنها را می‌توان در نوشته‌هایش نشانه‌شناسی کرد.

تنظیم‌های او از لحاظ هارمونی پیشرفته‌تر از آثار استادش – وزیری – و از لحاظ هارمونی و ارکستراسیون و پرورش ملودی غنی‌تر از ساخته‌های دوست و هم دوره‌اش جواد معروفی است. این سه تن تنها موسیقی‌دانانی بودند که در فاصله سال‌های ۱۳۰۰-۱۳۴۰، علوم آهنگسازی را آموخته بودند و برای موسیقی ایرانی کار می‌کردند. باقی یا ملودی سازان چیره‌دست بودند و یا اگر تحصیلاتی داشتند در حوزه موسیقی ایرانی نبود.

در آن سال‌ها استاد روح‌الله خالقی خود به تنهایی یک واحد کامل از هنر آهنگسازی با گرایش ملی بود. جالب این که در آثار او نظم کلاسیک و روحیه رمانتیک توامان شنیده می‌شود و هیچ کدام کم از دیگری نیست. البته با در نظر گرفتن این نکته که آثار او دو دسته هستند؛ گروهی صرفا ملودیک و طبعا همراه با شعر (نظیر «نغمه نوروزی» و «خوشه چین») و گروهی دیگر، متکی بر هارمونی شخصی و ارکستراسیون دلخواه او که گاه باکلام و گاه بی‌کلام هستند و خالقیِ حقیقی را بیشتر با آن آثار می‌توان شناخت و جهان درون او را حس کرد؛ آثاری چون «می ناب»، «حالا چرا»، «شب جوانی» (با کلام) و «رنگارنگ ۱ و ۲» و «نغمۀ بختیاری» و «رامیانی» (بی‌کلام). هنر آهنگسازی روح‌الله خالقی بسیار شنیده شده ولی کمتر شناخته شده و یا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است