افزون شدن شمار وبسایتهای مرتبط با موسیقی و گسترش نسبی کمیت آنها اشارهای بود بر درستی راهی که اکنون در آستانهی به سرانجام رسیدن دومین پیمایش آن هستیم. اکنون فضای مجازی با شتابی فزاینده در حال تسخیر بسیاری از حوزههای نشر محتوای سنتی و آفریدن حوزههایی است که هیچ معادلی در جهان نشر سنتی نداشتهاند و اگر هم برخی حوزهها را تا به امروز مِلک طِلق خود نساختهاند نه از سر مانعی فنی یا ذاتی بلکه بیشتر از آن رو است که هنوز رسمیتی، چنان که باید به بیشتر تولیدات فکری این جهان تودرتوی مجازی داده نمیشود و فعالیت در این حوزه همچنان –اغلب- از سر علاقهی صرف است و بس.
در سر منزل نهایی جشنوارهی دوم بیش از نخستین جشنواره، طلیعهی اثر گذاری محتوای قابل دسترسی در فضای مجازی بر ما آشکار گشته است و با اطمینان بیشتری و البته به دور از بزرگنمایی، میتوانیم اذعان کنیم که این جزیان نسبتا آزاد برخورد افکار در حیات موسیقایی ما نقشی یافته است و نقش آن نیز رو به فزونی است. آزادی نسبی موجود در این گسترهی پهناور و سهولت بهرهگیری فنی آن را تبدیل به رقیبی جدی کرده است.
رقابت و همراهی میتوانند همزاد هم باشند و دو روی یک سکه. از همین رو ما داوران «دومین جشنوارهی وبسایتها و وبلاگهای موسیقی ایران» باور داریم که امروز سپهر موسیقینویسی مجازی نیمهی جداناشدنی کار فکری دربارهی موسیقی به زبان فارسی است. با این همه اشاره میکنیم که به گمان ما، به رغم رشد قابل اعتنا، هنوز کیفیت این نیمهی از لحاظ کمی گرانسنگ، جایگاهی برابر با همراه و رقیب کهنسالترش نیافته است.
بررسیهای هیات داوران این جشنواره اما، ما را برنکتهای بسیار با اهمیت واقف ساخت و آن این که؛ اگر روزگارانی روند جابهجایی محتوایی یکسویه بود و نشریات کاغذی چونان سرچشمهای دور در بالادست، آبشخوری مطمئن برای دنیای مجازی به شمار میآمدند، امروز گاه شاهد واژگون شدن این فرآیند هستیم.
نشریات کاغذی (بهویژه روزنامهها) گهگاه (البته نه چندان پرشمار) مطالب دنیای مجازی را برای کامل کردن حجم محتوای مورد نیاز خود بهکار میگیرند. همین امر ما را بر آن داشت تا به مسالهی چند وجهی ارتباط جهان مجازی-حقیقی انگشت بگذاریم و یادآور شویم که؛
اولا، خرسندیم از این که افزایش کیفیت متون فضای مجازی به حدی رسیده است که بعضی موارد آن میتوانند مرز مصنوعی میان حاملهای محتوا را در نوردند. در سال که گذشت، انتشار دستکم یک مقاله از فضای مجازی در یک نشریهی پژوهشی را به مثابه شاهدی از این تغییرات کیفیت تلقی میکنیم. اگر چه از نظر دور نمیداریم که افزایش کیفیت مورد ادعای ما بیشتر دربارهی تک قلهها صدق میکند و در بقیهی موارد بیش از آن که حاصل رشد کیفی محتوای مجازی باشد حاصل افت استانداردهای حرفهای در روزنامهنگاری سنتی است.
ثانیا، هشدار میدهیم که این در هم شدن مرزها ممکن است -چنان که مواردی از آن را ما نیز رصد کردیم- به عدم رعایت حقوق نویسندگان مطالب منجر شود. متاسفانه اکنون مواردی که ما امیدوارانه کم شمارشان میخوانیم، وجود دارد که حاکی از برداشت بیاجازه و بیرعایت حقوق و به تعبیری سوءاستفاده از محتوای تولید شده در فضای مجازی است. این موارد که اکنون بیشتر در بعضی روزنامهها و بهندرت در مجلات به چشم میخورند، گسترهای از کژرفتاریها را مانند انتشار بدون نام مولف، نشر بدون اشاره به وبسایت یا وبلاگ صاحب حق معنوی، تغییر نام مولف، حک و اصلاح و ویرایش بیاجازهی متون و… را در بر میگیرد. بریدن و چسباندن یا به اصطلاح اهالی دنیای مجازی «کپی-پیست» که روزی مختص دنیای مجازی بود حال دامن نشریات کاغذی را نیز گرفته است. به گمان ما راه حل ابتدا در رعایت آن در دایرهی دنیای مجازی و سپس مبارزهی پیگیر با مصداقها و درخواست مراعات حقوق در نشریات سنتی نهفته است.
ما اعضای هیات داوران دومین جشنوارهی وبسایتها و وبلاگهای موسیقی ایران ضمن این که فرصت را مغتنم میشماریم و خوشنودی خود را از افزوده شدن چندین وبسایت قابل اعتنا به جرگهی مجازیان اعلام میداریم و اشاره میکنیم که مشابه همین رشد (بهویژه از منظر کیفی) در وبلاگنویسی موسیقایی رخ نداده است، بخشی از این امر را به کمرنگتر شدن عمومی وبلاگنویسی نسبت به چند سال گذشته و انتقال بخش بزرگی از جنب و جوش آن به پدیدهی نوظهورتر شبکههای اجتماعی منتسب میدانیم و بخشی را نیز با این حقیقت مرتبط میپنداریم که نزد بسیاری از فعالان این عرصه، وبلاگنویسی سکوی پرتابی است به سوی موسیقینویسی حرفهای و اغلب چندان در آن میپایند تا جواز عبور به مرحلهای به زعم ایشان بالاتر را بیابند؛ در نتیجه به نظر ما امکان انباشت تجربه محدود و رشد کیفی کند خواهد شد.
تاکید نخستین بیانیهی ما، مبنی بر اهمیت بی چون و چرای محتوا و امکان به کارگیری امکانات فنی دنیای مجازی به نفع آن، همچنان به قوت خود باقی است. هر چند در دومین دوره نیز شاهد استفادهی خلاقانهای از ترکیب این دو نبودیم، اما مواردی وجود داشت که به نحوی نسبتا مطلوب جنبههای مختلف آن را بازمینمایاند.
انتخاب وبلاگ و وبسایت برگزیده کماکان مانند دورهی نخستین از طریق رصد توسط داوران صورت پذیرفته است. از همین رو مثل دورهی پیشین، دور از ذهن نیست اگر وبلاگ یا وبسایتی از دید داوران دور مانده باشد. علاوه بر این در جنشوارهی دوم تفسیر گستردهتری از محتوای مرتبط با موسیقی مد نظر داوران قرار گرفت که میتوان ردپای آن را در کاندیداهای وبسایت برگزیده مشاهده کرد.
هیات داوران «نخستین جشنوارهی وبلاگها و وبسایتهای موسیقی ایران» ضمن تشکر از همهی شرکتکنندگان در جشنواره و سپاس از برگزارکنندگان و حامیان، توجه فعالان در این حوزه را به تمرکز بیش از پیش بر بهبود کیفیت و خلاقیت در ارائهی محتوا جلب کرده و اذعان میدارد با کمرنگتر شدن مرز مصنوعی میان جهان مجازی و حقیقی، امکان دسترسیپذیرسازی منابع مکتوب یکی از برتریهای غیر قابل رقابت دنیای مجازی است که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
پویا سرایی
پیمان سلطانی
آروین صداقتکیش
حمیدرضا عاطفی
سید ابولحسن مختاباد
سلام
شدیدا با انتخاب یک سایت با فعالیت موسیقی تجاری و مردم پسند به عنوان سایت برتر مخالف هستم. سایت های مردم پسند درآمدزایی بالایی دارند و به هر حال یک سایت موسیقی مردم پسند می تواند از هر سایت دیگری پربازدید تر باشد (حتی از سایت پربازدیدترین روزنامه های کشور)، چون ۹۹% از ایرانیان به موسیقی مردم پسند گرایش دارند. وقتی که یک وبسایت درآمد بالایی دارد، امکانات و رفاه بیشتری در دنیای مجازی هم دارد. جدا از این مقایسه چنین سایت هایی با سایت هایی با فعالیت موسیقی هنری کار درستی نیست. به جای انتخاب وبسایتی که صاحب آن آشنایی به موسیقی ندارد و صرفا برای پول کار می کند، باید انگیزه رقابت را برای سایت هایی که با کلی تلاش و بدون هیچ درآمد و سرمایه به موسیقی هنری و موسیقی واقعی می پردازند محیا کرد. هدف چیست؟ هدف جشنواره وبسایت ها حمایت از هنر معرفی شده بود.
این جشنواره باید فضایی برای پیشرفت موسیقی هنری فراهم کند. سایت های تجاری به اندازه کافی حمایت می شوند، اما متاسفانه هیچ نهاد و سازمان دولتی و غیر دولتی نیست که از موسیقی هنری حمایت کند.
یک نفر علاقمند، موسیقیدان یا دانشجوی موسیقی با کلی زحمت و با اتکا به دانشش و فقط برای پیشرفت هنر یک وبسایت ایجاد می کند و بدون هیچ هدف مالی به نوشتن مشغول می شود. این واقعا در قبال یک سایت تجاری که هرکسی می تواند با مقداری سرمایه آن را داشته باشد، کمتر است؟
مرسی، به هر حال ممنون و موفق باشید
دوست عزیز منتقد؛
علاوه بر این که سایت برگزیده ی امسال گلها بود که سایتی تجاری نیست، میزان بازدید کننده نیز جزء عوامل مورد بررسی هیات داوران جشنواره ی اول و دوم نبود. به طور کلی در این دو دوره توجه اصلی به محتوای ارائه شده و مفید بودن آن برای فضای موسیقی، فارغ از سبک و گونه بود. به بیان دیگر همان طور که در جشنواره ی گذشته نیز توضیح داده بودیم ما می کوشیم سبک ها و گونه های موسیقی را بر یکدیگر برتری ندهیم بلکه کیفیت پرداختن به هر یک را معیار داوری قرار دهیم.
از طرف هیات داوران
من با هر کدام از هم دانکشده ای هایمان درباره این جشنواره صحبت کردم، دقیقا این مسئله مطرح شد. وقتی که گفته میشه “جشنواره وبسایت های موسیقی ایران”، پس باید “موسیقی” را مد نظر قرار داد.
«موسیقی ما»
اصلا من در این لحظه کاری به سبک و سیاق سایت ندارم که از چه سبک موسیقی حمایت می شود و اصلا این موسیقی ها از تئوری موسیقی و اصول برگرفته شده یا خیر. کاری ندارم که اکثر آهنگسازان این سبک ها می توانند مفهوم گام و تونالیته را توضیح دهند یا نه!
ولی چنین سایتی اصلا یک سایت علمی نیست. شما یک سایت خبری را در کنار یک سایت علمی قرار داده اید و معرفی کرده اید. مثل این است که سایت برتر، بخش موسیقی سایت روزنامه همشهری باشد. پس با این حساب بخش همشهری و ده ها سایت روزنامه های دیگر هم می توانستند کاندیدا باشند!
اگر قرار است یک سایت خبری انتخاب شود، پس یک جشنواره برای سایت های خبری برگزار می کردید.
برادر من هم که فروشنده است، می تواند با چند میلیون تومان سرمایه یک سایت خبری موسیقی یا هر سایت خبری دیگر راه اندازی کند و در مدت کوتاهی صفحات اول گوگل را به خود اختصاص دهد، بدون آنکه بررسی تکنیکی موسیقی داشته باشد. فرزاد فرزین فلان روز کنسرت دارد… گروه راک ایکس، سازهایشان را شکستند…
فکر می کنم یک تفاوت ویژه ای بین سایت زنان موسیقی و موسیقی ما وجود داشته باشد، و آن اینکه سایت زنان موسیقی یک سایت موسیقی است و سایت موسیقی ما یک سایت خبری با تمرکز بر روی حاشیه کنسرت های پاپ و راک.
همان سایت گلها هم بررسی تکنیکی و تئوری ندارد و تنها یک آرشیو است. شاعر و آهنگساز فلان موسیقی درج شده اند و امکان یک جستجو ترتیب داده شده. فکر می کنم کاندیدای خوبی برای بخش موسیقی جشنواره طراحی وبسایت باشد.
من انتظار داشتم که یک فضای مثبت “هنری” و ایجاد احساس انگیزه و حمایت برای “هنرمندان موسیقی” به وجود بیاید.
دوست عزیز منتقد؛
پیش از هر چیز بگویم که این تفسیر شماست از اهداف، آیین نامه ها و عملکرد جشنواره که بخش بزرگی از آن با آنچه ما رسما اعلام کرده بودیم، منطبق نیست. جشنواره همان طور که به درستی گفته اید «جشنواره ی وبسایت ها و وبلاگ های موسیقی ایران» نام دارد پس به نظر ما نه «موسیقی» بلکه «وبسایت ها و وبلاگ های» موسیقی و نحوه ی عملکردشان نسبت به موسیقی باید مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.
روشن نیست اصطلاح «سایت علمی» که به کاربرده اید دقیقا به چه معناست. آیا منظور سایتی است که مطالب علمی دارد؟ اگر به چنین معنایی به کار برده اید باید بگویم که علمی بودن جزئی از فاکتورهای انتخاب نبوده است زیرا تایید آن نیاز به فرآیندی دارد که در خود دنیای علم هم بسیار طولانی و پیچیده است. ما می توانیم در مورد صحت محتوا تا حدودی تحقیق کنیم اما فرآیند داوری علمی (که در نشریات پژوهشی گاه به بیش از شش ماه برای یک مقاله نیز می رسد) چیز دیگری است که از توانایی های چنین جشنواره ای خارج است. برای آن که بتوانید پیش خودتان قضاوت کنید به این سایت ها نگاهی بیاندازید: http://www.mehregani.ir و http://anthropology.ir/branches_music_sound و http://www.oirvm.com اگر درست منظورتان را فهمیده باشم اینها هم سایت های علمی مرتبط با موسیقی محسوب می شوند اما هر یک بنا به دلایلی نمی توانستند برگزیده ی ما باشند.
سایت های دیگری هم که به آنها اشاره کرده اید تنها به دلیل تعریف آیین نامه ی جشنواره برای شرکت در این بخش (سایت و وبلاگ برگزیده) که صراحتا تاکید می کند باید انحصارا به موسیقی بپردازند (و نه این که بخشی از آن مانند صفحه ی موسیقی همشهری آنلاین مختص موسیقی باشد)، از رقابت حذف می شوند وگرنه چه بسا که داوران آنها را نیز در زمره ی کاندیداها قرار می دادند. علاوه بر آن هر سایت یا وبلاگی که یکی از داوران یا اعضای هیات برگزاری جشنواره در مدیریت آن نقشی داشته باشند طبق قوانین ما (برای بیطرفانه ماندن داوری ها) حق شرکت در این بخش را ندارند بدین ترتیب بخش موسیقی همشهری به مدیریت ابوالحسن مختاباد، گفتگوی هارمونیک به دلیل سردبیری سجاد پورقناد، مهرگانی به دلیل شرکت من در شورای نویسندگانش، وبلاگ های شخصی داوران و … از شرکت در این رقابت محروم بودند.
برادر شما و البته هر کس دیگری، در صورت تمایل به سرمایه گذاری، می تواند یک سایت به گفته ی شما علمی نیز تاسیس کند و همان پولی را که به خبرنگاران می پردازد به سردبیری کارکشته، محققان و نویسندگان مقالات بپردازد. بنابراین مثالی که زده اید نشان نمی دهد که راه اندازی و اداره ی سایتی مثل موسیقی ما کاری سهل و آسان است و آن دیگری دشوار.
به صراحت و برای چندمین بار اعلام می کنم که اختصاص صفحات اول گوگل، تعداد بازدیدکنندگان فراوان و فاکتورهای مربوط به جمعیت که هم به خودی خود نشانه ی ارزشمندی نیستند و هم با ترفندهای فنی قابل دستکاری اند، تاثیری در بررسی های ما نداشته اند.
نوشته اید «من انتظار داشتم که یک فضای مثبت “هنری” و ایجاد احساس انگیزه و حمایت برای “هنرمندان موسیقی” به وجود بیاید». این انتظار شما ضمن آن که محترم است، اما با روندها و تعاریف جشنواره منطبق نبوده است. ما قرار نبوده از هنرمندان موسیقی حمایت کنیم اگر چه این امر بسیار پسندیده است. بلکه ما قرار بوده است رقابتی میان وب نگاران و موسیقی نویسان فضای مجازی برگزار کنیم و از این طریق به طور غیر مستقیم انگیزه ی نویسندگی در فضای مجازی را افزایش دهیم و احتمالا باعث افزون شدن کیفیت شویم.
کیفیت مورد بحث ما لزوما با آنچه شما «بررسی های تکنیکی» نامیده اید، یکی نیست. از دیدگاه مربوط به این جشنواره، یک خبر یا گزارش یا حتا گزارش تصویریِ با کیفیت همان قدر ارزشمند است که یک مقاله ی دقیق و روشنگر، بنابراین ما مجموعه ای از همه ی عوامل را در نظر گرفته و سپس به انتخاب کاندیدا دست زدیم. انتخاب بر اساس تعاریف و آیین نامه های موجود جشنواره باعث شد که در میان کاندیداهای انتخاب شده؛ گرایش ها، سبک ها و نحوه های مختلف پرداختن به موسیقی به چشم بخورد. شاید در دوره های بعد هیات داوران با تفکیک انواع مختلف سایت ها و وبلاگ های برگزیده بتوانند تغییری را که مورد نظر شماست ایجاد کنند.
شاید جالب باشد که بدانید در دوره ی گذشته نگرانی ای معکوس نقد شما وجود داشت؛ یعنی دست اندرکاران سایت های خبری-تحلیلی نگران بودند که چون اکثر داوران خود گرایش های دیگری دارند این گرایش ها را در انتخابشان دخالت داده و به هنگام سنجش میان سایت های خبری-تحلیلی و سایت هایی که بیشتر بر مقالات تکیه دارند، رای به برتری دسته ی دوم بدهند.
از طرف هیات داوران
ضمن تشکر از پاسخگویی و حوصله و سعه صدر جناب صداقت کیش. من فکر می کنم پس از برگزاری هر. جشنواره یا مسابقه و…. عده ای ممکن هست بر نتایج یا روند اجرایی و انتخاب نهایی معترض باشند و البته این موضوع به کرات قابل مشاهده است و به طبع هیچگاه یک جشنواره نمیتواند باعث خوشایند تمامی افراد شود. به هر حال فکر میکنم نیازی نباشد که داوران محترم در این جشنواره دست به تشریح دلایل خود بزنند به هر حال اگر ما جشنواره ای روقبول داریم نتایج انرا هم مپذیریم