سرانجام خانم چانگ ثابت نمود که تشکیل خانواده و موسیقیدانی بزرگ بودن، مغایرتی با یکدیگر ندارد. او همواره آرزو داشت در رقابت چایکوفسکی در روسیه شرکت کند اما به دلیل وقوع جنگ سرد و درگیری بین روسیه و کره جنوبی قادر به این کار نشد. به جای آن در سال ۱۹۶۷ تصمیم گرفت در رقابت ارگار لونتریت شرکت کند؛ مسابقه ای بسیار معتبر که ایزاک پرلمن در آن جایزه اول را کسب نمود.
بسیاری سعی کردند او را متقاعد سازند تا از شرکت در این مسابقه منصرف شود. مدیر وی تصور می کرد اگر برنده نشود در حرفه وی تاثیر زیان بخشی خواهد گذاشت. معلم وی گالامیان نیز از این تصمیم استقبال نکرد زیرا شاگرد دیگر وی پینچز زوکرمن نیز در این رقابت شرکت می کرد و از حمایت فراوان ویلنیست روسی قدرتمند و مشهوری همچون ایزاک استرن (Isaac Stern)
برخوردار بود، به نظر می آمد زوکرمن شانس بیشتری در بردن این مسابقه داشته باشد.
برای بالا بردن اعتماد به نفس فرزند، مادر مصمم خانم چانگ، خانه شان در کره را فروخت تا ویلن استرادیواریوس را برای او بخرد. در مرحله آخر این رقابت داوران انتخاب از بین چانگ و زوکرمن را کاملا غیر ممکن یافتند و ایزاک استرن تقاضا کرد تا آنان بار دیگر بنوازند.
با اینجال این بار نیز قادر به انتخاب نشدند و سرانجام برای اولین بار در طول تاریخ این رقابت دو برنده در آن اعلام شد؛ زوکرمن و چانگ هر دو به عنوان برنده اول رقابت لونتریت برگزیده شدند. به دلیل بالا بودن استثنایی استاندارد این رقابت در بعضی سالها داوران هیچ برنده ای را انتخاب نکردند بنابراین برگزیده شدن دو نوازنده در یک زمان اتفاقی فوق العاده بزرگ محسوب می شد!
خانم چانگ با بسیاری از ارکسترهای بزرگ آمریکا از جمله ارکستر سمفونیک شیکاگو و فیلارمونیک نیویورک کنسرت داده است و به جای ناثان میلستن (Nathan Milstein) در جشن کاخ سفید ویلن نواخت، اگرچه حرفه وی هنوز آنچنان شکوفا نشده بود. فرصت درخشانی در سال ۱۹۷۰ به او روی آورد زمانی که ایزاک پرلمن به دلیل وضع حمل همسرش نتوانست در کنسرت خود به همراه ارکستر سمفونیک لندن شرکت کند و در آخرین دقایق از چانگ درخواست شد که جای او را پر کند.
نوازندگان
ارکستر رفتاری خصومت آمیز با چانگ داشت و آنان او را یک آماتور می پنداشتند! در تمرین آغاز به نواختن کنسرتو ویولن مندلسون کردند اگرچه به چانگ گفته شده بود آثار چایکوفسکی را در این کنسرت خواهند نواخت. با اینحال وی کنسرتوی مندلسون را عالی اجرا نمود و توجه و احترام ارکستر را به دست آورد. این کنسرت موفقیتی بزرگ به حساب آمد.
موفقیت در لندن معنای بسزایی در حرفه وی داشت. او در لندن فعالیتهای فراوانی را آغاز نمود و سرانجام با شرکت ضبط دکا-لندن قراداد وسیعی بست. اولین آلبوم وی که اجرای آثار چایکفسکی و سیبلیوس بود که او را به سطح بین المللی رسانید.
در اروپا بود که خانم چانگ دومین معلم بزرگ خود را ملاقات نمود؛ ویلنیست مشهور متولد مجارستان جوزف زیگتی (Joseph Szigeti)، زیگتی نه تنها مهارت ویلن نوازیش را بالا برد همچنین بر روی درک چانگ از موسیقی و هنرش کار کرد. زیگتی او را تشویق کرد که کتاب بخواند و به گالری ها برود. بعدها در یک مصاحبه چانگ گفت: “یک بیان هنری همانند نقاشی میتواند به زبان موسیقی بدل شود”.
قسمتی از “زیگوینروایسن” اثر سارازات را با اجرای کیونگ- وا چانگ
بشنوید
از آن زمان به بعد در سرتاسر دنیا به نوازندگی پرداخت. او با بیشتر ارکسترهای بزرگ دنیا کارکرده است؛ فیلارمونیک برلین، فیلارمونیک وین، ارکستر سمفونی لندن، ارکستر فیلادلفیا و ارکستر سمفونی بوستون. وی همچنین در کنسرتی به همراه خواهر بزرگ و برادر کوچکتر خود به نام تریوی چانگ اجرا داشته.
قطعاتی که خانم چانگ اجرا کرده از بتهوون تا چایکوفسکی تا برگ پیش می رود، او چندین سونات مهم برامس برای ویلن، سوناتهای فرانک، دبوسی، استرائوس را نیز ضبط کرده است که ضبط سوناتهای استرائوس به همراه کریستین زیمرمان (Krystian Zimerman) برای او جایزه گرامافون را به عنوان بهترین اجرای موسیقی مجلسی به همراه داشت.
اجراهای وی بسیار پرشور در عین حال دارای ساختاری قوی است. آلبومهای اولیه وی کمال شگفت انگیز او را نشان می دهد. در سال ۱۹۹۷ سیومین سال اجرای بین المللی خود را در مرکز باربکین در لندن و سئول جشن گرفت. از آخرین ضبطهای وی: چهار فصل ویوالدی و کنسرتو ویلن برامس به همراه فیلارمونیک وین با رهبری سیمون راتل (Simon Rattle) انگلیسی می باشند. در سال ۲۰۰۷ به عنوان عضو هیات علمی به مدرسه موسیقی جولیارد پیوست.
۱ نظر