گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

«ذوق ما را خشکانده اند» (۱)

بعد از پدرتان نخستین استاد شما گویا استاد صبا بوده است؟
بله. من از پنج سالگی نوازندگی تار را با یک تار کوچک و با پدرم که معلم تار بود و ویولن به سبک ایرانی، شروع کردم اما بعداً به ویولن گرایش پیدا کردم و ردیف راست کوک ویولن را با پدر کار کردم و وقتی پیش استاد صبا رفتم او از من خواست ردیف را بزنم و با اینکه خود ردیف مخصوص ویولن داشت، ردیف راست کوک را از من قبول کرده و از ردیف چپ کوک شروع کرد. این حسن اخلاق استاد صبا برای هنرآموزان امروز باید سرمشق قرار گیرد.

ویولن نوازی پدر شما در چه حدی بود؟
پدر من نوازندگی تارش بیشتر اهمیت داشت و در نوازندگی حسابی چربدست و ماهر و شاگرد علی اکبرخان شهنازی بود و به همان روش نوازندگی می کرد. قصد دارم به زودی اثری از ایشان را که سال ها پیش ضبط شده، منتشر کنم.

شخصاً به نوازندگی علی اکبرخان بسیار علاقه مند هستم و از ایشان هم در زمان مدیریت هنرستان ملی دعوت به همکاری کردم که پذیرفتند. علی اکبرخان با اینکه نت نمی دانست ولی بسیار علاقه مند به سیستم تدریس نتی بود و آن را بسیار تایید می کرد.

از شاگردان آن زمان علی اکبرخان، فرهاد ارژنگی بود، آیا در کارهای ارکستر همکاری زیادی داشت؟
نه به آن صورت… زیاد اهل کارهای جمعی نبود و فکر می کرد اگر در ارکستر کنار نوازنده ای که از او ضعیف تر است، بنشیند او را هم به همان چشم نگاه می کنند و چندان تمایلی برای همکاری در این نوع کارها نداشت و تکنوازی را ترجیح می داد. البته تکنواز بسیار قابلی هم بود.

در میان شاگردان آن زمان هنرستان فردی را داریم که مانند فرهاد ارژنگی در سن پایین درخشید ولی در جوانی فوت کرد، ولی در مورد نصرت الله گلپایگانی صحبت کنید.
آقای گلپایگانی چند ساز را می نواختند، البته تا آنجا که به خاطر دارم درس هنرستانی ایشان ویولن بود. نوازندگی ویولن شان به سبک ایرانی خوب بود و مشغول کار کردن روی ویولن کلاسیک هم بودند. قطعاتی هم ساختند که نشان دهنده ذوق خوب ایشان بود ولی به خاطر تحصیلات کم، هنوز از نظر مدرسی، قطعات قابل توجه نبود.

اگر دوباره قرار باشد برگردید به سال های نوجوانی، شروع به تحصیل در چه رشته ای خواهید کرد؟

باز آهنگسازی را انتخاب خواهم کرد. در این زمینه بسیار ضعف داریم، افراد متخصص در این زمینه کم هستند ولی در رشته های دیگر اینطور نیست. شما کمتر آهنگسازی را می بینید که هم تسلط کافی بر موسیقی ایرانی و هم موسیقی غرب داشته باشد؛ اکثراً در یکی از این دو زمینه تبحر دارند. باید با قوانین خاص موسیقی ایرانی مخصوصاً در زمینه چند صدایی آشنا باشند مثلاً در شور لا، آکورد لا، دو، می نگیرد و لا، ر، می استفاده کند (یک پنجم بالا و یک پنجم پایین)، همین طور در همایون و دستگاه های دیگر نسبت به فضای موسیقی ایرانی عمل کند.

برای دانشجویانی که آهنگسازی می خوانند چه پیشنهادی دارید؟
اگر آنها که موسیقی غربی را خوب فراگرفته باشند از روی کتاب به همراه نوار ردیف موسیقی ایرانی می توانند با دستگاه ها و گوشه ها آشنا شوند، این روش می تواند کمک زیادی به آنها کند برای آموختن موسیقی ایرانی و همین طور شناخت فضای آن.

آیا پایان نامه لیسانس آهنگسازی تان را به خاطر دارید؟
بله، مثل همه دانشجویان آهنگسازی، باید پایان نامه را برای ارکستر سمفونیک می نوشتیم، ممکن است نت این قطعه در بین پارتیتورهایم باشد، این قطعه را آقای هایمو تویبر رهبری کرد ولی کلاً تا پیش از شاگردی ام پیش آقای کریستین داووید، آهنگسازی من به شکلی که در خسرو و شیرین و مخصوصاً مانا و مانی و بیژن و منیژه رشد کرده، نبود.

زمانی که این آثار را می نوشتید چه قطعات غربی را گوش یا مطالعه می کردید؟
زمانی که برق در ایران آمده بود و رادیو رواج پیدا کرده بود برنامه های معرفی موسیقی کلاسیک در رادیو پخش می شد که یکی از برنامه ها متعلق به آقای سعدی حسنی بود. من آن را پیگیری می کردم. از تاثیرات این برنامه بود که مخصوصاً در مورد موسیقی توصیفی صحبت می کرد و من علاقه پیدا کردم برای نوشتن قطعه بیژن و منیژه که در واقع توصیفی است.

زمانی که بیژن و منیژه را می نوشتم قطعه خاصی را گوش نمی کردم ولی در جوانی قطعاتی که ایشان در رادیو پخش کرده بودند، به عنوان پشتوانه ذهنی داشتم. پارتیتور هم در فروشگاه ها آن زمان وجود نداشت، بعداً مغازه ای در خیابان شاه سابق و جمهوری فعلی پارتیتورهایی را برای فروش آورد.

موومان اول بیژن و منیژه شباهت هایی به سبک آهنگسازی استراوینسکی دارد، آیا آثار او را مطالعه می کردید؟
خیر، دسترسی به پارتیتور ایشان نداشتم، هنوز هم فکر نمی کنم در میان پارتیتورهایم از او اثری داشته باشم. من بیشتر از کلاس های پروفسور داووید و آقای ناصحی استفاده می کردم تا مطالعه پاتیتورها.

آیا هنوز هم مایل هستید اثری بنویسید؟
یک قطعه در دستگاه نوا در ذهن دارم که سال هاست قصد دارم برای ارکستر سمفونیک بنویسم ولی متاسفانه ذوق را در ما خشکانده اند و انگیزه کافی برای نوشتن کار بزرگ را ندارم.

با اینکه در هنرستان عالی تحصیل کرده اید ولی دیپلم هنرستان نداشتید، چطور وارد مرحله عالی شدید؟
دیپلم من را قبول کردند ولی شرط قبولی در امتحان موسیقی داشت که در آن هم قبول شدم و توانستم ادامه تحصیل را در رشته آهنگسازی بدهم.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است